۱۳۹۱ شهریور ۱۳, دوشنبه


کميته آذربايجان حزب کمونيست کارگري: انسانيت مرز نمي شناسد!

فرستادن به ایمیلچاپ
يک تيم پزشکي از آلمان به روستاهاي زلزله زده در آذربايجان رفته و يک دانشجوي جوان از اين تجارب در دو هفته سفر به ايران سخن ميگويد٬ ترجمه مطلبي از اشپيگل اونلاين از طرف کميته آذربايجان حزب کمونيست کارگري ايران :

دردي که نميتوان آنرا در قالب کلمات بيان کرد.
2zalzele
۱۱ اوت براي هانا بلمن همه چيز نرمال و مثل قبل بود٬ کار دانشگاهي و آزمايشگاه و درس خواندن براي دانشجوي پزشکي ازشهر کلن در آلمان. او بايد مينوشت و ميخواند و کار ميکرد. ولي خبر از دو زلزله سخت در ايران با بيش از ٣۰۰ کشته و هزاران زخمي و ساعاتي بعد از آن ٬ هانا تمام ملاقاتها و برنامه هاي بعدي را ملغي کرد و همه چيز را به کناري نهاد و جزو تيمي شد که براي کمک به ايران ميرفتند. از طريق اس ام اس اين دانشجوي ۲٣ ساله از کلن سوالي را گرفت که آيا ميخواهد جزو تيمي باشد که براي کمک از طرف نهاد "هومه ديکا" به منطقه فاجعه برود؟ " من فورا همه ملاقاتها و برنامه هاي خصوصي و مربوط به دانشگاه را لغو کردم ساکم را بستم و ساعاتي قبل از پرواز را با بهترين دوستانم سپري کردم" هانا ميگويد .
برخي مواقع با سازمان دهندگان اين برنامه تلفني صحبت ميکرد و جزييات اين سفر و کارهايي که بايد در محل انجام دهند را ميپرسيد . برنامه دقيق پرواز و کل کارها را دريافت کرد. از طريق تبريز اين تيم کمک رساني از آلمان بطرف اهر ميروند. با هانا بلمن يک دکتر يک دستيار جراح ٬ يک دانشجوي پزشکي در سال آخر و يک ايراني – آلماني که تيم را راهنمايي ميکرد به محل رفته بودند. وظيفه ما رساندن کمکهاي اوليه بود هانا ميگويد به مردم از نظر پزشکي کمک کنيم و در کنار آنها باشيم و کمک روحي به آنها بدهيم و همچنين ببينيم آنها به چه چيزهايي احتياج دارند. هدف بعدي اينست که با شناخت از نيازهايي که دارند٬ بفکر رساندن کمک در آينده و سازمان دادن کمک رساني بيشتر به آنها باشيم. در اهر خسارات کم بود ولي در دهات در همه روستاهاي زلزله زده اوضاع بسيار وحشتناک بود . در برخي روستها ديگر هيچ کلبه گلي باقي نمانده بود همه چيز ويران شده بود.
مردمي که همه چيزشان را از دست داده اند٬ ما را به صرف چاي دعوت ميکنند!

بسياري از ساکنين روستها همه چيز را از دست داده اند. اکثرا زخمي و يا کشته هم داده اند. و همه اين مردم شديدا دچار شوک هستند. " دردي که نميتوان آنرا با کلمات بيان کرد" بيماراني بودند که ما به همراه آنها گريستيم٬ بيماران و زخمي هايي که با آنها سعي کرديم کلمات و جملاتي پيدا کنيم که به آنها قوت قلب دهد٬ و نشان دهيم که ما در کنار آنها هستيم.
با ساده ترين امکانات اين گروه سعي کرده زخمي ها را کمک کند در چادرها به آنها کمک کرده اند يا در فضاي باز زير آسمان کبود ٬ شکستگي ها و يا کوفتگي و له شدن ها و زخمهاي باز را مداوا کرده اند. اين تيم براي کمک به مردمي رفته اند که حکومت اسلامي به پيشنهادات کمکهاي خارجي جواب منفي داده است. يکي از تکان دهنده ترين و موثرترين لحظات را هانا ميگويد در مرکز زلزله در روستاي "گوره دراغ" تجربه کرده٬ " من در آنجا عيسي ايفضي را شناختم يک مرد ۸۰ ساله او در اثر زلزله همسرش را از دست داده بود و بدليل اينکه فرزندان اينها سالهاي سال است که روستا را ترک کرده اند او هيچکس را در آنجا نداشت. او هيچ چيز نداشت. حتي لباسش همان لباسي بود که روز زلزله به تن داشت من با او مدت زماني طولاني گريه ميکردم و همراه او عزاداري ميکردم و در اين لحظات تاثيرات روحي و رواني و مخرب زلزله بهتربرايم روشن ميشد. با وجود اينکه از برخي روستها هيچ چيز باقي نمانده بود٬ ما هميشه دعوت هايي را از مردم مي شنيديم که ما را به صرف چايي دعوت ميکردند. مردم از همان هيچ چيزي که برايشان باقي مانده بود٬ سعي ميکردند ما را با آن چيز بسيار کمي که داشتند سهيم و شريک کنند و اين براي ما بسيار تکان دهنده و مهم بود.
از ساعت هفت صبح تا ساعت دو نيمه شب کار ما ادامه مي يافت براي سازمان دهنده اين تيم مارگارت مولر بعضي وقتها ساعت کار از اينهم بيشتر بود. براي سر و سامان دادن به کارهاي سازماندهي و کمک کنندگان اين تيم براي ٣۰۰۰ بيمار امکانات آورده بودند. ما با کلينيک سيار سفر ميکرديم. از يک روستا به روستاي ديگر ما دو چادر بزرگ نيز در اهر داشتيم که نقش بيمارستان اصلي را داشت. در آنجا شبها کمک کنندگان غذا ميخوردند. برنج با خورشت و ماست و بين اين ساعت بيماران به اين چادر مي آمدند. براي اين دانشجوي پزشکي دو هفته سفر به ايران دومين سفر کمک رساني او بود. در سال ۲۰۱۰يک ماه در نيجر بوده " خيلي ساده براي اينکه اين نوع کارها مفيد و موثر است انجامش ميدهم. "با اين کارها او ميتواند چيزي را که در دانشگاه ياد گرفته استفاده کند بعنوان کمک مستقيم در محل بدون اينکه هفته ها صبر کند. تفاوتهاي بزرگ فرهنگي او را نا مطمئن نميکند. مثلا اينکه در ايران مجبور بوده روسري برسر گذاشته و کار کند." اين فکر که يکباره هر لحظه و روزانه بايد حجاب داشته باشم در آغاز کارم خيلي عجيب بود". ولي در جريان عمل بهر حال اين بدون مشکل تبديل به جزيي از ماجرا شده بود. به او بعضي ها در ايران ميگفتند اينرا کنار بگذار لازم نيست حجاب داشته باشيد ولي من اينرا نميخواستم و نکردم. از روز دوشنبه صبح دوباره به کار روزانه اش در بخش ارولوژي در بيمارستاني در کلن برگشته است. او دوباره کار روزانه را شروع کرده است. " تازه ذهنم روي تصاوير و شرايطي که در آنجا ديدم دارد شروع به کار ميکند" .

اين يک گزارش از فعاليت دو هفته اي يک دانشجوي جوان آلماني در مناطق زلزله زده آذربايجان است. زلزله اي که جان و هستي هزران نفر را گرفت٬ ولي صحنه هاي جالبي از همبستگي مردم ايران و مردم دنيا را بهمراه داشت. اين گزارش نشان ميدهد که انسانيت مرز ندارد.
ترجمه و باز تکثير از :
کميته آذربايجان حزب کمونيست کارگري ايران
۲ سپتامبر ۲۰۱۲
لينک مطلب:
http://www.spiegel.de/unispiegel/jobundberuf/erdbeben-im-iran-medizinstudentin-als-katastrophenhelferin-a-852319.html
2zelzele2

تقی حیدری:روز جهانی دفاع از آزادی بی قید و شرط بیان و علیه فتواها

فرستادن به ایمیلچاپ
Share

آکسيونهاي روز جهاني عليه فتواي قتل شاهين نجفي و در دفاع از ازادي بي قيد و شرط بيان و آزادي نقد و هجو مذهب در روز 26 مه برگزار شد. اکسيون اعتراضي عليه ارتجاع اسلامي حاکم در ايران و عقايد پس مانده 1400 ساله جمهوري اسلامي در 20 شهر جهان همزمان برگزار شد.
در اين اکسيون ها انسانهاي ازاديخواه زيادي گرد هم آمدند و از جمله ميشود اشاره کرد به لارش ويکس- کاريکاتوريست سوئدي- که در استکهلم در تجمع اعتراضي حضور پيدا کرد و در دفاع از ازادي بيان سخنراني کرد. و در کل اين آکسيونها تو دهني بزرگي بود به جمهوري اسلامي و آيت الله هايش و کساني که از اين فتوا حمايت کردند.
جمهوري اسلامي که به نام "تقدس" شکنجه مي کند به نام "تقدس" تجاوز مي کند به نام "تقدس" اعدام مي کند و به نام "تقدس" جامعه را از داشتن حقوق اوليه انساني که آزادي بيان و آزادي انتخاب پوشش هست منع مي کند.جمهوري اسلامي به نام "تقدس" در خيابها زنان را به جرم "بد حجابي" زنان را مورد آزار و شکنجه و فشار قرار ميدهد. و با همين "تقدس" کودک خيابان و فقر درست مي کند، يعني اموال مردم را چپاول مي کند و در آخر سر شما حق اعتراض به اين همه جنايت که خود اين "حکومت تقدسات" مسبب اش است را نداريد.جمهوري اسلامي که هميشه در صدد تثبيت عقايد ارتجاعي خودش در جامعه است و در تمامي اين سالها مردمي که بر عليه جمهوري اسلامي و عقايد ارتجاعي اش فعاليت کرده اند را روانه زندان ها کرده و يا به قتل رسانده است.

جمهوري اسلامي با تمام قوا سعي در اسلامي کردن جامعه دارد و به زور ميخواهد اين اراجيف را به خورد جامعه بدهد و با وجود اسلامي بودن حکومت و قوانينش باز هم جامعه و مردم حاکميت اسلام و مقدسات جمهوري اسلامي را در زندگيشان پس مي زنند و در مقابل اسلام و مقدسات اش قد علم مي کنند و تابو شکني مي کنند
بطور مثال زني که در اسلام حق و حقوقي ندارد براي تابو شکني و پس زدن اسلام جلوي دوربين عريان مي شود و يا خواننده اي مثل شاهين نجفي ترانه "آي نقي" را مي خواند و همه اينها و پشتيباني مردم زاديخواه از آنها تو دهني بزرگي است براي جمهوري اسلامي. مردم در 26 مي فرياد زندند که ما مذهب و مقدسات را نمي خواهيم. آن چيزي که براي ما مقدس است انسانيت است و بس.
این مطلب در نشریه جوانان کمونیست 555 به چاپ رسیده است
نشریه را می توانید از اینجا دانلود کنید

۱۳۹۱ شهریور ۱, چهارشنبه


نگرانی از وضعیت فعال سیاسی در بازداشتگاه اهواز

خبرگاری هرانا - وضعیت جسمی امید دهدارزاده، فعال سیاسی بازداشتی در بازداشتگاه اداره اطلاعات اهواز نگران کننده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امید دهدارزاده از فعالین سیاسی خوزستان و عضو حزب پان ایرانیست، شب جمعه ۲۰ مرداد ماه با ارایه حکم بازداشت توسط نیروهای امنیتی در منزل خود در اهواز بازداشت شد. وی ۱۰ روز پس بازداشت تنها یک تماس چند ثانیه‌ای با خانواده خود داشت و از نگهداری خود در سلول انفرادی خبر داد.
نیروهای امنیتی چند روز پیش منزل این فعال ملی را تفتیش کرده وعلیرغم اینکه وی عضو حزب پان ایرانیست است دلیل بازداشت وی را ارتباط با گروه‌های تجزیه طلب‌ عنوان کردند.
این فعال سیاسی از بیماری corverse رنج می‌برد و طبق تجویز پزشک معالج‌اش تحت درمان با داروهای "آمی تریپتیلین و نورتریپتیلین" است. وی باید روزانه حدود ۱۰ قرص مصرف می‌کرد، با توجه به عدم دسترسی به دارو‌ها در زمان بازداشت و فشار روحی در مراحل بازجویی ممکن است سلامتی‌اش با خطر مواجه شود. این مساله باعث نگرانی خانواده وی شده است.
دهدار‌زاده در چند ماه گذشته سه بار توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود و چند هفته پیش توسط دادگاه انقلاب اهواز به ۷۵ ضربه شلاق، ۶ ماه حبس تعلیقی و ده میلیون ریال جزای نقدی محکوم شد که این حکم در مرحله تجدید نظر هم مورد تایید قرار گرفت.


۱۳۹۱ مرداد ۱۰, سه‌شنبه


جمهوری اسلامی باید تحریم کامل سیاسی شود

فرستادن به ایمیلچاپ
روزی نیست که خبری از جنایات جمهوری اسلامی، اعدام و شکنجه، تجاوز به زندانیان، سرکوب زنان، و یا شرکت در سرکوب مردم سوریه به گوش مردم دنیا نرسد. روزی نیست که خبری از کشف شبکه های تروریستی این حکومت و قاچاق اسلحه در خارج مرزهای ایران، فعالیت های جاسوسی سفارتخانه های جمهوری اسلامی و یا سوء استفاده جنسی مقامات سفارتخانه ها از کودکان منتشر نشود.

در طول بیش از سه دهه حیات ننگین جمهوری اسلامی، تعداد قابل توجهی از فعالین سیاسی مخالف این حکومت در کشورهای فرانسه، قبرس، آلمان، آمریکا، پاکستان و عراق و ... ترور شده اند. جمهوری اسلامی و سفارتخانه هایش در بسیاری از بمب گذاری ها توسط گروههای اسلامی شریک بوده است، عامل بمب گذاری در هواپیمای مسافربری بوده است، موارد زیادی از شبکه های ترور آن افشا شده است، مشوق قتل های ناموسی و مغزشوئی کودکان و جوانان توسط مساجد و باندهای اسلامی در غرب بوده و بخشی از هزینه مساجد و باندهای اسلامی توسط آن تامین شده است. افکار عمومی جهانی بخوبی آگاه است که رفتار جمهوری اسلامی با مردم در داخل کشور، هزار بار از اینهم جنایتکارانه تر بوده است.

بدلیل این جنایات، جمهوری اسلامی باید تحریم کامل سیاسی شود. این حکومت نماینده مردم ایران نیست، قاتل مردم است، صرفا با اتکا به سرکوب زنده است و در سطح جهان نباید هیچ مشروعیتی به آن داده شود. مراودات سیاسی و دیپلماتیک با آن باید قطع شود. سفارت هایش بسته شود، از همه مجامع جهانی اخراج شود و سران آن بجرم سه دهه جنایت علیه بشریت تحت تعقیب قرار گیرند.

تحریم اقتصادی و تهدیدات جنگی راه خلاصی مردم ایران جهان از شر این رژیم ضد انسانی نیست. قربانی اصلی این شیوه ها مردم ایران هستند. بر عکس، تحریم سیاسی جمهوری اسلامی، عامل مهمی در گسترش فضای اعتراضی در جامعه ایران و تسریع و تسهیل سرنگونی حکومت اسلامی بقدرت انقلابی مردم خواهد بود. اما این کار مردم آزادیخواه در سراسر جهان است که دول غربی و نهادهای بین المللی را وادار به تحریم سیاسی جمهوری اسلامی کنند. آنها را وادار کنند که دست از مماشات با جمهوری اسلامی بردارند و بجای تهدیدات جنگی و تحریم اقتصادی که قربانی اصلی اش اکثریت مردم ایران هستند، جمهوری اسلامی را تحریم کامل سیاسی کنند. باید آنها را وادار کرد که اعدام و شکنجه، آپارتاید جنسی، بیحقوقی کودکان، اذیت و آزار اقلیت های مذهبی و سایر بیحقوقی های مردم ایران را محکوم کنند و رسما اعلام کنند که این رژیم جنایتکار را بعنوان دولت ایران برسمیت نمیشناسند.

جمهوری اسلامی مانند دولت نژادپرست آفریقای جنوبی باید در سطح جهان تماما منزوی شود تا مردم ایران با سهولت بیشتری آنرا سرنگون کنند و بشریت را از یکی از جنایتکارترین حکومت های تاریخ معاصر و خطر دست یافتن این حکومت به سلاح اتمی نجات دهند.

تشکیلات خارج کشور حزب کمونیست کارگری ایران
١٨ ژوئیه ٢٠١٢، ٢٨ تیرماه ١٣٩١


ممنوعيت سنگسار در دنيا يک موضوع نشست شصت و هفتم سازمان ملل

فرستادن به ایمیلچاپ
موضوع نشست نمايندگان کميته بين المللي عليه سنگسار با مسئول روابط بين المللي حزب سوسياليست هلند٬ در روز دوشنبه ٣۰ ماه جولاي در شهر لاهه بررسي جوانب مختلف اين اقدام مهم بود.
mina-fereshte
روز دوشنبه سي ماه جولاي مينا احدي و فرشته مرادي از طرف کميته بين المللي عليه سنگسار در پارلمان هلند حضور يافته و در يک نشست با هاري وان بومل نماينده پارلمان و مسئول روابط بين المللي از حزب سوسياليست هلند در مورد جزييات اين مسئله به گفتگو پرداختند.
در ابتدا فرشته مرادي با تشکر از دعوت هيئتي از سوي کميته بين المللي عليه سنگسار٬ به معرفي مختصر فعاليتهاي کميته بين المللي عليه سنگسار پرداخت و اعلام کرد که اين تصميم پارلمان هلند براي ما بسيار حائز اهميت است.
سپس مينا احدي ضمن تشکر از اين اقدام و از اينکه نمايندگان پارلمان هلند٬ کميته بين المللي عليه سنگسار را در جريان اين موضوع مهم قرار داده اند٬ گفت: اين يکي از مهمترين اخبار در زندگي سياسي من بود. ممنوعيت سنگسار در دنيا در حقيقت پاسخي به سه دهه فعاليت ما عليه سنگسار و پاسخي به چکيده و مضمون يکي از مهمترين اهداف در زندگي من است.
کميته بين المللي عليه سنگسار با پيشبرد دهها کمپين عليه سنگسار در ايران و در دنيا در طول سالهاي سال فعاليت توانسته سنگسار را در دنيا معرفي کند و بويژه با کمپين نجات سکينه محمدي آشتياني همه مردم دنيا و در عين حال دولتها را به مقابله با اين جنايت وحشيانه بکشاند.
مينا احدي گفت: اکنون ما به اينجا آمده ايم تا در مورد جزييات اين طرح و نحوه اجراي آن با شما گفتگو کنيم.
هاري وان بومل گفت: که در جريان فعاليتهاي گسترده کميته بين المللي عليه سنگسار بوده و اين يک ابتکار عمل از سوي آنها است که ميخواهند دولت هلند در اعتراض به خشونت عليه زنان و در ادامه اعتراضات بين المللي عليه ختنه زنان و يا قتل هاي ناموسي ٬ عليه سنگسار بپا خاسته و از شصت و هفتمين مجمع عمومي سازمان ملل بخواهد که قانون سنگسار را در همه جا ملغي اعلام کرده و سنگسار را در دنيا ممنوع کند.
وان بومل گفت که براي انجام اين ابتکار نخست در پارلمان هلند يک قطعنامه با اين مضمون به امضا اکثريت اعضاي پارلمان هلند رسيد:
به پارلمان هلند ! در ادامه اعتراض بين المللي عليه خشونت بر عليه زنان٬ سنگسار يکي از خشونت آميزترين رفتار با زنان است ٬ و بايد در همه جاي دنيا ممنوع شود . ما از دولت هلند درخواست داريم که در جلسه شصت و هفت سازمان ملل مبتکر ارائه اين قطعنامه بوده و کمک کند قانون ممنوعيت سنگسار در سطح جهاني را مطرح و به تصويب شصت و هفتمين نشست سازمان ملل برسانيم.
مسئول روابط بين المللي حزب سوسياليست هلند اعلام کرد که اين قطعنامه با اکثريت آرا در پارلمان هلند تصويب شد و قرار است در شصت و هفتمين نشست سازمان ملل در ۲۶ اکتبر اين قطعنامه از سوي دولت هلند مطرح و به احتمال قوي به تصويب برسد.
ايشان از کميته بين المللي عليه سنگسار خواست که براي کمک به عملي کردن اين خواست هر نوع فعاليتي را که امکانش را دارد انجام دهد.
موضوع بعدي در مورد اجرايي بودن و يا سمبليک بودن تصويب چنين قطعنامه اي در سازمان ملل بود. هاري وان بومل گفت : اگر اين قطعنامه با اکثريت بزرگي تصويب شود٬ لازم الاجرا است و بهمين دليل مهم است که قبل از ماه اکتبر٬ اين موضوع به اطلاع دولتهاي بيشتري رسيده و کميته بين المللي عليه سنگسار آنها را تشويق کند که نمايندگان آنها به اين قطعنامه راي مثبت دهند.
هيئت کميته بين المللي عليه سنگسار در اين نشست اعلام کردند که بدليل روابط گسترده اي که در جريان کمپين هاي عليه سنگسار و بويژه کمپين نجات سکينه محمدي آشتياني با پارلمانها و دولتها و همچنين نهادهاي متعدد مدافع حقوق انساني دارد٬ اين موضوع را با همه آنها مطرح و قبل از برگزاري اجلاس با دولتها٬ پارلمان اروپا و سازمانهاي عليه سنگسار تماس گرفته و مذاکرات لازم را انجام خواهد داد.
در اين نشست فرشته مرادي در مورد اهميت مقابله با قتلهاي ناموسي و اهميت کمک به زنان قرباني در هلند صحبت کرد و تجارب خود در کمک به زنان در معرض خشونت در هلند را در آنجا مطرح کرد.
در اين نشست در عين حال از نماينده پارلمان هلند خواسته شد که براي شرکت هيئتي از سوي کميته بين المللي عليه سنگسار در نشست هاي مربوط به ممنوعيت سنگسار در سازمان ملل اقدام کنند و قرار شد اين مسئله با وزارت امور خارجه هلند از طريق کميته بين المللي عليه سنگسار مطرح و پيگيري شود.
در پايان اين نشست مهم قرار شد براي پيگيري همه جوانب اين پروژه مهم ارتباط و همکاري نزديکي بين کميته بين المللي عليه سنگسار ونمايندگان پارلمان هلند ادامه داشته باشد.
کميته بين المللي عليه سنگسار ممنوعيت سنگسار در اجلاس شصت و هفتم سازمان ملل را يک گام مهم بسوي مقابله با خشونت وحشيانه عليه زنان ميداند و از همگان دعوت ميکند بهر طريق ممکن کمک کنند اين قطعنامه با اکثريت بزرگي به تصويب برسد.
کميته بين المللي عليه سنگسار
٣۱ ماه جولاي ۲۰۱۲
Mina AhadiInternational Committee against ExecutionInternational Committee against Stoning
minnaahadi@gmail.comTel:  0049 (0) 1775692413http://notonemoreexecution.orghttp://stopstonningnow.com/wpress/

۱۳۹۱ مرداد ۵, پنجشنبه


مينا احدي: درود به انسانيت شما

فرستادن به ایمیلچاپ
از يک زندان در ايران تحت حاکميت جلادان اسلامي با اضطراب و نگراني بمن زنگ ميزند و در مورد خودش و يا حتي هم سلوليهاي خود حرف نميزند از يک زنداني ديگر در شهرديگري ميگويد و از من ميخواهد براي او کاري بکنيم. بي اختيار به او ميگويم درود به انسانيت شما!
ساعت ده و پانزده دقيقه به وقت آلمان است و تلفنم زنگ ميزند٬ از يک زندان در ايران است. صدايي مهربان و گرفته از من ميپرسد٬ آيا ميتوانم با آنها تماس بگيرم و شماره تلفن ميخواهم و بلافاصله زنگ ميزنم.
اين صداي مهربان از من ميخواهد در مورد زينب جلاليان بيش از اينها حرف بزنيم. او ميگويد زينب خونريزي معده دارد . او را نزد دکتر نميبرند . زينب احتياج به عمل جراحي دارد و رسيدگي نميکنند٬ از او ميپرسم از زينب خبر دارم ولي او در ديزل آباد کرمانشاه است و شما در گوشه ديگري از ايران ٬ چگونه از او خبر داريد٬ آيا بين شما زندانيان امکان ارتباط هست و او ميگويد خبرها به نوعي به دستمان ميرسد و از طريق خانواده ها نيز درجريان قرار ميگيريم.
بلافاصله به او ميگويم٬ زنده باد شما ها که خودتان زير شديدترين فشارها هستيد٬ شمايي که وقتي يک امکان ارتباط با بيرون از زندان را پيدا ميکنيد در مورد بقيه حرف ميزنيد و من معمولا از اين نوع تلفنها زياد دارم که فرد تلفن کننده در مورد وضعيت وخيم دوستانش و ديگران حرف ميزند و کمتر در مورد خودش!  اين بار يک زنداني از يک زندان در جنوب ايران در مورد زنداني ديگري که در کرمانشاه است با من حرف ميزند و ميگويد کمک کنيد تا زينب را به بيمارستان ببرند و عمل کنند. او ميگويد خانم احدي زندان ديزل آباد خيلي مخوف است و شرايط اسفناکي دارد. در آنجا امکانات بسيار کم است . زينب جانش در خطر است!
بايد به احترام زندانياني که در بدترين شرايط از غم و درد و رنج همديگر حرف ميزنند٬ به پا خاست و اينرا به عنوان نمونه اي  روشن از جامعه اي قلمداد کرد که حکومتش نمونه بارز سفاکي و سنگدلي و شناعت و رذالت است و مردمي که با اين حکومت مقابله ميکنند نمونه بارز انسانيت و مودت و دفاع از حقوق و حرمت انساني هستند. 
اين پيام را به خود تلفن کننده ميدهم. ميگويم درود به انسانيت شما و او لبخندي ميزند و ميپرسد٬ کجا بوديد چند بار زنگ زدم جواب نميداديد. از سفرم به برزيل و سوئد ميگويم و ميپرسم وضع خودتان چگونه است. در زندانهاي جنوب کشور چه خبر است؟ او ميگويد  بايد بگويم که سر و صدا کردن در بيرون از زندان و خارج کشور تاثير دارد.  بويژه ميگويد اعتراض اتحاديه اروپا موثر است . از نظر او بدليل اعتراضات بويژه در مورد بيماران زنداني ٬ تعداد معدودي از بيماران و کساني که احتياج به دکتر داشتند٬ امکانات حداقل پزشکي گرفته اند.
از او ميپرسم ديگر چه خبر و ميگويد اخبار سوريه را در زندانها با دقت تعقيب ميکنيم.  ميگويد تاثيرش در ايران براي همه ما روشن است و مي خندد.
از سفرم به برزيل سوال ميکند و اينکه آيا ديلما روسوف را ملاقات کردم. ميگويم او را نه ولي در جلسه سخنراني ما ۶۰۰ نفر حضور داشتند و استاندار و وزير دادگستري و سفير امريکا در برزيل و ...بودند. برايش تعريف ميکنم که در رسانه ها در مورد عدم استقبال از احمدي نژاد و بر عکس استقبال از مخالفين حکومت اسلامي و يا استقبال از من حرف زدند و از عکس يادگاري خودم با محافظين ام در فرودگاه حرف ميزنم و او قاه قاه ميخندد.
بعد از خداحافظي لحظاتي گيج هستم و با خودم فکر ميکنم٬ اينها چگونه زندگي ميکنند چگونه روز را به شب ميرسانند و چگونه دوري عزيزترين هاي خود را تحمل ميکنند و  چگونه با خطر اعدام و يا  غم از دست دادن دوستان و اعدام دوستانشان دست و پنجه نرم ميکنند و چگونه هنوز با روحيه خوب٬ شوخي ميکنند و اخبار را تعقيب ميکنند و به فکر همديگر هستند. زنده باد انسانيت عميق اينها .  
مينا احدي شنبه ۲۱ جولاي ۲۰۱۲

حکومت اسلامي ايران ميخواهد يک فعال سياسي را اعدام کند!

فرستادن به ایمیلچاپ
به توم کونيگز رييس کميسيون حقوق بشر پارلمان آلمان
86
اين عکس متعلق به غلامرضا خسروي سوادجاني است. او متاهل و پدر يک پسر ۱۵ ساله است. او در سال ۱٣۶۰ در اولين ماههاي بقدرت رسيدن حکومت اسلامي٬ در حاليکه ۱۶ سال داشت دستگير و روانه زندان شده است. پنج سال در زندان بوده و سپس آزاد ميشود. . غلامرضا را حکومت اسلامي در سال ۱٣۸۶ در رفسنجان مجددا دستگير کرد. اتهام او کمک مالي به يک تلويزيون اپوزيسيون حکومت اسلامي بود. در شهر محل زندگي اش به شش سال زندان محکوم شده ولي از تهران پرونده را خواسته و زير نظر يکي از جلادان مهم حکومت اسلامي به نام سعيد مرتضوي به اعدام محکوم شده است. سعيد مرتضوي يکي از چهر ه هاي بيرحم و جنايتکار حکومت اسلامي و کسي است که به اتهام قتل تعداد زيادي و از جمله قتل جوانان بعد از اعتراضات ميليوني در سال ۱٣۸۸در زندان مخوف کهريزک و قتل زهرا کاظمي خبرنگار ايراني – کانادايي در زندان اوين مورد نفرت زيادي در ايران است. اين فرد پرونده را به تهران منتقل ميکند. غلامرضا از سوي دادستان وقت «سعید مرتضوی» و دادیار وي مورد اذيت و آزار فراوان قرار گرفته و او را تحت فشار ميگذارند تا در تلويزيون عليه خود اقرار کند.

سری دوم محاکمه غلامرضا خسروي سوادجاني طی سال‌های ۸۸ و ۸۹ منجر به صدور حکم اعدام در آذر ماه ۸۹ ميشود که با گرفتن نقص توسط دیوان عالی به همان شعبه ۲۶ عودت داده شد. این روند همچنان ادامه داشت و بعد از چند ماه سرگردانی سپس محاکمه سری سوم آغاز شد که آن هم بعد از یک سال در آذر ماه ۹۰ منجر به صدور مجدد حکم اعدام توسط قاضی پیرعباسی گردید اکنون حکم براي واحد اجراي احکام زندان اوين ارسال شده است. و حتي روز اجراي حکم را به خود او و خانواده اش ابلاغ کرده اند. ..

به اين فعال سياسي گفته اند که در روز بيست شهريورماه اعدام خواهد شد. طبق خبري که به کميته بين المللي عليه اعدام رسيده است٬طی روزهای اخیر نصیرپور، دادیار اجرای احکام اوین با احضار غلامرضا خسروی به او اعلام نموده است که حکم اعدام او در تاریخ ۲۰ شهریور اجرا خواهد شد.

توم کونيگز گرامي!
از سوي زندانيان سياسي متعدي از زندانهاي ايران با من تماس گرفته اند و خواهان يک اقدام موثر بين المللي براي جلوگيري از اجراي حکم اعدام خسروي سوادجاني هستند. چرا که او صرفا بدليل دادن کمک مالي به يک شبکه تلويزيوني در آستانه اعدام هست.

از جمله يک زنداني سياسي به نام رضا شريفي بوکاني از زندان رجايي شهر با وجود اينکه بدليل ارتباط با خارج از زندان بارها مورد اذيت و آزار بوده و شش روز در سلول انفرادي و تحت شکنجه بوده٬ با ارسال يک نامه از سازمانهاي عليه اعدام و مدافع حقوق انساني خواسته که کاري کنند که غلامرضا خسروي سوادجاني اعدام نشود.

من از طرف همه کساني که در زندانهاي حکومت اسلامي ايران نگران اعدام شدن غلامرضا خسروي سوادجاني هستند٬ و از طرف خانواده او و همه معترضين به اعدامهاي گسترده در ايران از شما ميخواهم که به اعدامها در ايران اعتراض کنيد و با اعتراض به اين حکم از حکومت اسلامي ايران بخواهيد فورا حکم ضد انساني اعدام غلامرضا خسروي سوادجاني را لغو کند.
من در اينجا نامه زنداني سياسي رضا بوکاني را نيز جهت اطلاع شما ضميمه ميکنم. اين نامه اولين بار از طرف کميته بين المللي عليه اعدام در دسترس افکار عمومي قرار ميگيرد.

مينا احدي – کميته بين المللي عليه اعدام
۲۴ جولاي ۲۰۱۲

نامه زنداني سياسي رضا شريفي بوکاني به نهادهاي مدافع حقوق انساني براي اعتراض به حکم اعدام غلامرضا خسروي سوادجاني
اجراي حکم اعدام وقيح ترين شکل مجازات محکومين سياسي در ايران است. عليرغم همه اعتراضات و انتقاداتي که بر عليه اعدام محکومين سياسي صورت ميگيرد٬ حکومت اسلامي اعدام ميکند و سالها است که اين اعدامها از سوي نهادهاي حقوق بشري و انسانهاي آزاده محکوم ميگردد.

تا بحال رژيم ايران به اين اعتراضات با چنين عملکردهاي وقيحانه و ضد انساني توجهي نداشته است. کساني که بخاطر فعاليتهاي سياسي و با انگيزه شرافتمندانه مبارزه کرده اند نبايد اين فعاليتها به قيمت جان يک شهروند شريف تما م بشود.

رژيم اسلامي ايران همچنان به اين رويه ضد بشري خود ادامه ميدهد . نفس صدور احکام اعدام و اجراي آن علاوه بر دامن زدن به چرخه خشونت و خشونت ورزي و کينه توزيها در جامعه ايران بيانگر عملکرد ضد حقوق بشري و خودکامگي رژيم اسلامي ايران است. اکنون بارديگر در آستانه اجراي حکم اعدام يکي ديگر از محکومين سياسي به نام غلامرضا خسروي سوادجاني با خبر شديم که حکم اين مبارز سياسي را به اجرا در مي آورند. هر چند فراتر از مسائل قضايي و روند دادرسي در دادگاههاي فرمايشي و دروغين که به دور از انسانيت به شکل نا عادلانه اي برگزار ميشود و حکم صادر ميکنند چنين حکمي ميتواند بار ديگر چهره صادر کنندگان اين احکام و حاکمان مستبد را کريه تر و سياه تر کند.

اميد است که مدعيان اسلام دروغين و حيله گر در آينده نزديک در همان دادگاههايي که فرزندان اين مملکت را در آن محاکمه و به اعدام محکوم کردند خودشان از سوي مردمان ايران محاکمه و مجازات شوند.

بايستي که حق حيات را به رسميت شناخت و به اعلاميه جهاني حقوق بشر احترام بگذارند و حقوق زندانيان و خصوصا زندانيان سياسي را محترم شمارند. من بعنوان يک زنداني سياسي کرد از درون زندان رجايي شهر اين حکم را محکوم ميکنم و از همه سازمانهاي حقوق بشري دعوت ميکنم براي لغو حکم اعدام اين شهروند ايراني اقدام کنند.

رضا شريفي بوکاني
بازتکثير از کميته بين المللي عليه اعدام