۱۳۹۱ مرداد ۱۰, سه‌شنبه


جمهوری اسلامی باید تحریم کامل سیاسی شود

فرستادن به ایمیلچاپ
روزی نیست که خبری از جنایات جمهوری اسلامی، اعدام و شکنجه، تجاوز به زندانیان، سرکوب زنان، و یا شرکت در سرکوب مردم سوریه به گوش مردم دنیا نرسد. روزی نیست که خبری از کشف شبکه های تروریستی این حکومت و قاچاق اسلحه در خارج مرزهای ایران، فعالیت های جاسوسی سفارتخانه های جمهوری اسلامی و یا سوء استفاده جنسی مقامات سفارتخانه ها از کودکان منتشر نشود.

در طول بیش از سه دهه حیات ننگین جمهوری اسلامی، تعداد قابل توجهی از فعالین سیاسی مخالف این حکومت در کشورهای فرانسه، قبرس، آلمان، آمریکا، پاکستان و عراق و ... ترور شده اند. جمهوری اسلامی و سفارتخانه هایش در بسیاری از بمب گذاری ها توسط گروههای اسلامی شریک بوده است، عامل بمب گذاری در هواپیمای مسافربری بوده است، موارد زیادی از شبکه های ترور آن افشا شده است، مشوق قتل های ناموسی و مغزشوئی کودکان و جوانان توسط مساجد و باندهای اسلامی در غرب بوده و بخشی از هزینه مساجد و باندهای اسلامی توسط آن تامین شده است. افکار عمومی جهانی بخوبی آگاه است که رفتار جمهوری اسلامی با مردم در داخل کشور، هزار بار از اینهم جنایتکارانه تر بوده است.

بدلیل این جنایات، جمهوری اسلامی باید تحریم کامل سیاسی شود. این حکومت نماینده مردم ایران نیست، قاتل مردم است، صرفا با اتکا به سرکوب زنده است و در سطح جهان نباید هیچ مشروعیتی به آن داده شود. مراودات سیاسی و دیپلماتیک با آن باید قطع شود. سفارت هایش بسته شود، از همه مجامع جهانی اخراج شود و سران آن بجرم سه دهه جنایت علیه بشریت تحت تعقیب قرار گیرند.

تحریم اقتصادی و تهدیدات جنگی راه خلاصی مردم ایران جهان از شر این رژیم ضد انسانی نیست. قربانی اصلی این شیوه ها مردم ایران هستند. بر عکس، تحریم سیاسی جمهوری اسلامی، عامل مهمی در گسترش فضای اعتراضی در جامعه ایران و تسریع و تسهیل سرنگونی حکومت اسلامی بقدرت انقلابی مردم خواهد بود. اما این کار مردم آزادیخواه در سراسر جهان است که دول غربی و نهادهای بین المللی را وادار به تحریم سیاسی جمهوری اسلامی کنند. آنها را وادار کنند که دست از مماشات با جمهوری اسلامی بردارند و بجای تهدیدات جنگی و تحریم اقتصادی که قربانی اصلی اش اکثریت مردم ایران هستند، جمهوری اسلامی را تحریم کامل سیاسی کنند. باید آنها را وادار کرد که اعدام و شکنجه، آپارتاید جنسی، بیحقوقی کودکان، اذیت و آزار اقلیت های مذهبی و سایر بیحقوقی های مردم ایران را محکوم کنند و رسما اعلام کنند که این رژیم جنایتکار را بعنوان دولت ایران برسمیت نمیشناسند.

جمهوری اسلامی مانند دولت نژادپرست آفریقای جنوبی باید در سطح جهان تماما منزوی شود تا مردم ایران با سهولت بیشتری آنرا سرنگون کنند و بشریت را از یکی از جنایتکارترین حکومت های تاریخ معاصر و خطر دست یافتن این حکومت به سلاح اتمی نجات دهند.

تشکیلات خارج کشور حزب کمونیست کارگری ایران
١٨ ژوئیه ٢٠١٢، ٢٨ تیرماه ١٣٩١


ممنوعيت سنگسار در دنيا يک موضوع نشست شصت و هفتم سازمان ملل

فرستادن به ایمیلچاپ
موضوع نشست نمايندگان کميته بين المللي عليه سنگسار با مسئول روابط بين المللي حزب سوسياليست هلند٬ در روز دوشنبه ٣۰ ماه جولاي در شهر لاهه بررسي جوانب مختلف اين اقدام مهم بود.
mina-fereshte
روز دوشنبه سي ماه جولاي مينا احدي و فرشته مرادي از طرف کميته بين المللي عليه سنگسار در پارلمان هلند حضور يافته و در يک نشست با هاري وان بومل نماينده پارلمان و مسئول روابط بين المللي از حزب سوسياليست هلند در مورد جزييات اين مسئله به گفتگو پرداختند.
در ابتدا فرشته مرادي با تشکر از دعوت هيئتي از سوي کميته بين المللي عليه سنگسار٬ به معرفي مختصر فعاليتهاي کميته بين المللي عليه سنگسار پرداخت و اعلام کرد که اين تصميم پارلمان هلند براي ما بسيار حائز اهميت است.
سپس مينا احدي ضمن تشکر از اين اقدام و از اينکه نمايندگان پارلمان هلند٬ کميته بين المللي عليه سنگسار را در جريان اين موضوع مهم قرار داده اند٬ گفت: اين يکي از مهمترين اخبار در زندگي سياسي من بود. ممنوعيت سنگسار در دنيا در حقيقت پاسخي به سه دهه فعاليت ما عليه سنگسار و پاسخي به چکيده و مضمون يکي از مهمترين اهداف در زندگي من است.
کميته بين المللي عليه سنگسار با پيشبرد دهها کمپين عليه سنگسار در ايران و در دنيا در طول سالهاي سال فعاليت توانسته سنگسار را در دنيا معرفي کند و بويژه با کمپين نجات سکينه محمدي آشتياني همه مردم دنيا و در عين حال دولتها را به مقابله با اين جنايت وحشيانه بکشاند.
مينا احدي گفت: اکنون ما به اينجا آمده ايم تا در مورد جزييات اين طرح و نحوه اجراي آن با شما گفتگو کنيم.
هاري وان بومل گفت: که در جريان فعاليتهاي گسترده کميته بين المللي عليه سنگسار بوده و اين يک ابتکار عمل از سوي آنها است که ميخواهند دولت هلند در اعتراض به خشونت عليه زنان و در ادامه اعتراضات بين المللي عليه ختنه زنان و يا قتل هاي ناموسي ٬ عليه سنگسار بپا خاسته و از شصت و هفتمين مجمع عمومي سازمان ملل بخواهد که قانون سنگسار را در همه جا ملغي اعلام کرده و سنگسار را در دنيا ممنوع کند.
وان بومل گفت که براي انجام اين ابتکار نخست در پارلمان هلند يک قطعنامه با اين مضمون به امضا اکثريت اعضاي پارلمان هلند رسيد:
به پارلمان هلند ! در ادامه اعتراض بين المللي عليه خشونت بر عليه زنان٬ سنگسار يکي از خشونت آميزترين رفتار با زنان است ٬ و بايد در همه جاي دنيا ممنوع شود . ما از دولت هلند درخواست داريم که در جلسه شصت و هفت سازمان ملل مبتکر ارائه اين قطعنامه بوده و کمک کند قانون ممنوعيت سنگسار در سطح جهاني را مطرح و به تصويب شصت و هفتمين نشست سازمان ملل برسانيم.
مسئول روابط بين المللي حزب سوسياليست هلند اعلام کرد که اين قطعنامه با اکثريت آرا در پارلمان هلند تصويب شد و قرار است در شصت و هفتمين نشست سازمان ملل در ۲۶ اکتبر اين قطعنامه از سوي دولت هلند مطرح و به احتمال قوي به تصويب برسد.
ايشان از کميته بين المللي عليه سنگسار خواست که براي کمک به عملي کردن اين خواست هر نوع فعاليتي را که امکانش را دارد انجام دهد.
موضوع بعدي در مورد اجرايي بودن و يا سمبليک بودن تصويب چنين قطعنامه اي در سازمان ملل بود. هاري وان بومل گفت : اگر اين قطعنامه با اکثريت بزرگي تصويب شود٬ لازم الاجرا است و بهمين دليل مهم است که قبل از ماه اکتبر٬ اين موضوع به اطلاع دولتهاي بيشتري رسيده و کميته بين المللي عليه سنگسار آنها را تشويق کند که نمايندگان آنها به اين قطعنامه راي مثبت دهند.
هيئت کميته بين المللي عليه سنگسار در اين نشست اعلام کردند که بدليل روابط گسترده اي که در جريان کمپين هاي عليه سنگسار و بويژه کمپين نجات سکينه محمدي آشتياني با پارلمانها و دولتها و همچنين نهادهاي متعدد مدافع حقوق انساني دارد٬ اين موضوع را با همه آنها مطرح و قبل از برگزاري اجلاس با دولتها٬ پارلمان اروپا و سازمانهاي عليه سنگسار تماس گرفته و مذاکرات لازم را انجام خواهد داد.
در اين نشست فرشته مرادي در مورد اهميت مقابله با قتلهاي ناموسي و اهميت کمک به زنان قرباني در هلند صحبت کرد و تجارب خود در کمک به زنان در معرض خشونت در هلند را در آنجا مطرح کرد.
در اين نشست در عين حال از نماينده پارلمان هلند خواسته شد که براي شرکت هيئتي از سوي کميته بين المللي عليه سنگسار در نشست هاي مربوط به ممنوعيت سنگسار در سازمان ملل اقدام کنند و قرار شد اين مسئله با وزارت امور خارجه هلند از طريق کميته بين المللي عليه سنگسار مطرح و پيگيري شود.
در پايان اين نشست مهم قرار شد براي پيگيري همه جوانب اين پروژه مهم ارتباط و همکاري نزديکي بين کميته بين المللي عليه سنگسار ونمايندگان پارلمان هلند ادامه داشته باشد.
کميته بين المللي عليه سنگسار ممنوعيت سنگسار در اجلاس شصت و هفتم سازمان ملل را يک گام مهم بسوي مقابله با خشونت وحشيانه عليه زنان ميداند و از همگان دعوت ميکند بهر طريق ممکن کمک کنند اين قطعنامه با اکثريت بزرگي به تصويب برسد.
کميته بين المللي عليه سنگسار
٣۱ ماه جولاي ۲۰۱۲
Mina AhadiInternational Committee against ExecutionInternational Committee against Stoning
minnaahadi@gmail.comTel:  0049 (0) 1775692413http://notonemoreexecution.orghttp://stopstonningnow.com/wpress/

۱۳۹۱ مرداد ۵, پنجشنبه


مينا احدي: درود به انسانيت شما

فرستادن به ایمیلچاپ
از يک زندان در ايران تحت حاکميت جلادان اسلامي با اضطراب و نگراني بمن زنگ ميزند و در مورد خودش و يا حتي هم سلوليهاي خود حرف نميزند از يک زنداني ديگر در شهرديگري ميگويد و از من ميخواهد براي او کاري بکنيم. بي اختيار به او ميگويم درود به انسانيت شما!
ساعت ده و پانزده دقيقه به وقت آلمان است و تلفنم زنگ ميزند٬ از يک زندان در ايران است. صدايي مهربان و گرفته از من ميپرسد٬ آيا ميتوانم با آنها تماس بگيرم و شماره تلفن ميخواهم و بلافاصله زنگ ميزنم.
اين صداي مهربان از من ميخواهد در مورد زينب جلاليان بيش از اينها حرف بزنيم. او ميگويد زينب خونريزي معده دارد . او را نزد دکتر نميبرند . زينب احتياج به عمل جراحي دارد و رسيدگي نميکنند٬ از او ميپرسم از زينب خبر دارم ولي او در ديزل آباد کرمانشاه است و شما در گوشه ديگري از ايران ٬ چگونه از او خبر داريد٬ آيا بين شما زندانيان امکان ارتباط هست و او ميگويد خبرها به نوعي به دستمان ميرسد و از طريق خانواده ها نيز درجريان قرار ميگيريم.
بلافاصله به او ميگويم٬ زنده باد شما ها که خودتان زير شديدترين فشارها هستيد٬ شمايي که وقتي يک امکان ارتباط با بيرون از زندان را پيدا ميکنيد در مورد بقيه حرف ميزنيد و من معمولا از اين نوع تلفنها زياد دارم که فرد تلفن کننده در مورد وضعيت وخيم دوستانش و ديگران حرف ميزند و کمتر در مورد خودش!  اين بار يک زنداني از يک زندان در جنوب ايران در مورد زنداني ديگري که در کرمانشاه است با من حرف ميزند و ميگويد کمک کنيد تا زينب را به بيمارستان ببرند و عمل کنند. او ميگويد خانم احدي زندان ديزل آباد خيلي مخوف است و شرايط اسفناکي دارد. در آنجا امکانات بسيار کم است . زينب جانش در خطر است!
بايد به احترام زندانياني که در بدترين شرايط از غم و درد و رنج همديگر حرف ميزنند٬ به پا خاست و اينرا به عنوان نمونه اي  روشن از جامعه اي قلمداد کرد که حکومتش نمونه بارز سفاکي و سنگدلي و شناعت و رذالت است و مردمي که با اين حکومت مقابله ميکنند نمونه بارز انسانيت و مودت و دفاع از حقوق و حرمت انساني هستند. 
اين پيام را به خود تلفن کننده ميدهم. ميگويم درود به انسانيت شما و او لبخندي ميزند و ميپرسد٬ کجا بوديد چند بار زنگ زدم جواب نميداديد. از سفرم به برزيل و سوئد ميگويم و ميپرسم وضع خودتان چگونه است. در زندانهاي جنوب کشور چه خبر است؟ او ميگويد  بايد بگويم که سر و صدا کردن در بيرون از زندان و خارج کشور تاثير دارد.  بويژه ميگويد اعتراض اتحاديه اروپا موثر است . از نظر او بدليل اعتراضات بويژه در مورد بيماران زنداني ٬ تعداد معدودي از بيماران و کساني که احتياج به دکتر داشتند٬ امکانات حداقل پزشکي گرفته اند.
از او ميپرسم ديگر چه خبر و ميگويد اخبار سوريه را در زندانها با دقت تعقيب ميکنيم.  ميگويد تاثيرش در ايران براي همه ما روشن است و مي خندد.
از سفرم به برزيل سوال ميکند و اينکه آيا ديلما روسوف را ملاقات کردم. ميگويم او را نه ولي در جلسه سخنراني ما ۶۰۰ نفر حضور داشتند و استاندار و وزير دادگستري و سفير امريکا در برزيل و ...بودند. برايش تعريف ميکنم که در رسانه ها در مورد عدم استقبال از احمدي نژاد و بر عکس استقبال از مخالفين حکومت اسلامي و يا استقبال از من حرف زدند و از عکس يادگاري خودم با محافظين ام در فرودگاه حرف ميزنم و او قاه قاه ميخندد.
بعد از خداحافظي لحظاتي گيج هستم و با خودم فکر ميکنم٬ اينها چگونه زندگي ميکنند چگونه روز را به شب ميرسانند و چگونه دوري عزيزترين هاي خود را تحمل ميکنند و  چگونه با خطر اعدام و يا  غم از دست دادن دوستان و اعدام دوستانشان دست و پنجه نرم ميکنند و چگونه هنوز با روحيه خوب٬ شوخي ميکنند و اخبار را تعقيب ميکنند و به فکر همديگر هستند. زنده باد انسانيت عميق اينها .  
مينا احدي شنبه ۲۱ جولاي ۲۰۱۲

حکومت اسلامي ايران ميخواهد يک فعال سياسي را اعدام کند!

فرستادن به ایمیلچاپ
به توم کونيگز رييس کميسيون حقوق بشر پارلمان آلمان
86
اين عکس متعلق به غلامرضا خسروي سوادجاني است. او متاهل و پدر يک پسر ۱۵ ساله است. او در سال ۱٣۶۰ در اولين ماههاي بقدرت رسيدن حکومت اسلامي٬ در حاليکه ۱۶ سال داشت دستگير و روانه زندان شده است. پنج سال در زندان بوده و سپس آزاد ميشود. . غلامرضا را حکومت اسلامي در سال ۱٣۸۶ در رفسنجان مجددا دستگير کرد. اتهام او کمک مالي به يک تلويزيون اپوزيسيون حکومت اسلامي بود. در شهر محل زندگي اش به شش سال زندان محکوم شده ولي از تهران پرونده را خواسته و زير نظر يکي از جلادان مهم حکومت اسلامي به نام سعيد مرتضوي به اعدام محکوم شده است. سعيد مرتضوي يکي از چهر ه هاي بيرحم و جنايتکار حکومت اسلامي و کسي است که به اتهام قتل تعداد زيادي و از جمله قتل جوانان بعد از اعتراضات ميليوني در سال ۱٣۸۸در زندان مخوف کهريزک و قتل زهرا کاظمي خبرنگار ايراني – کانادايي در زندان اوين مورد نفرت زيادي در ايران است. اين فرد پرونده را به تهران منتقل ميکند. غلامرضا از سوي دادستان وقت «سعید مرتضوی» و دادیار وي مورد اذيت و آزار فراوان قرار گرفته و او را تحت فشار ميگذارند تا در تلويزيون عليه خود اقرار کند.

سری دوم محاکمه غلامرضا خسروي سوادجاني طی سال‌های ۸۸ و ۸۹ منجر به صدور حکم اعدام در آذر ماه ۸۹ ميشود که با گرفتن نقص توسط دیوان عالی به همان شعبه ۲۶ عودت داده شد. این روند همچنان ادامه داشت و بعد از چند ماه سرگردانی سپس محاکمه سری سوم آغاز شد که آن هم بعد از یک سال در آذر ماه ۹۰ منجر به صدور مجدد حکم اعدام توسط قاضی پیرعباسی گردید اکنون حکم براي واحد اجراي احکام زندان اوين ارسال شده است. و حتي روز اجراي حکم را به خود او و خانواده اش ابلاغ کرده اند. ..

به اين فعال سياسي گفته اند که در روز بيست شهريورماه اعدام خواهد شد. طبق خبري که به کميته بين المللي عليه اعدام رسيده است٬طی روزهای اخیر نصیرپور، دادیار اجرای احکام اوین با احضار غلامرضا خسروی به او اعلام نموده است که حکم اعدام او در تاریخ ۲۰ شهریور اجرا خواهد شد.

توم کونيگز گرامي!
از سوي زندانيان سياسي متعدي از زندانهاي ايران با من تماس گرفته اند و خواهان يک اقدام موثر بين المللي براي جلوگيري از اجراي حکم اعدام خسروي سوادجاني هستند. چرا که او صرفا بدليل دادن کمک مالي به يک شبکه تلويزيوني در آستانه اعدام هست.

از جمله يک زنداني سياسي به نام رضا شريفي بوکاني از زندان رجايي شهر با وجود اينکه بدليل ارتباط با خارج از زندان بارها مورد اذيت و آزار بوده و شش روز در سلول انفرادي و تحت شکنجه بوده٬ با ارسال يک نامه از سازمانهاي عليه اعدام و مدافع حقوق انساني خواسته که کاري کنند که غلامرضا خسروي سوادجاني اعدام نشود.

من از طرف همه کساني که در زندانهاي حکومت اسلامي ايران نگران اعدام شدن غلامرضا خسروي سوادجاني هستند٬ و از طرف خانواده او و همه معترضين به اعدامهاي گسترده در ايران از شما ميخواهم که به اعدامها در ايران اعتراض کنيد و با اعتراض به اين حکم از حکومت اسلامي ايران بخواهيد فورا حکم ضد انساني اعدام غلامرضا خسروي سوادجاني را لغو کند.
من در اينجا نامه زنداني سياسي رضا بوکاني را نيز جهت اطلاع شما ضميمه ميکنم. اين نامه اولين بار از طرف کميته بين المللي عليه اعدام در دسترس افکار عمومي قرار ميگيرد.

مينا احدي – کميته بين المللي عليه اعدام
۲۴ جولاي ۲۰۱۲

نامه زنداني سياسي رضا شريفي بوکاني به نهادهاي مدافع حقوق انساني براي اعتراض به حکم اعدام غلامرضا خسروي سوادجاني
اجراي حکم اعدام وقيح ترين شکل مجازات محکومين سياسي در ايران است. عليرغم همه اعتراضات و انتقاداتي که بر عليه اعدام محکومين سياسي صورت ميگيرد٬ حکومت اسلامي اعدام ميکند و سالها است که اين اعدامها از سوي نهادهاي حقوق بشري و انسانهاي آزاده محکوم ميگردد.

تا بحال رژيم ايران به اين اعتراضات با چنين عملکردهاي وقيحانه و ضد انساني توجهي نداشته است. کساني که بخاطر فعاليتهاي سياسي و با انگيزه شرافتمندانه مبارزه کرده اند نبايد اين فعاليتها به قيمت جان يک شهروند شريف تما م بشود.

رژيم اسلامي ايران همچنان به اين رويه ضد بشري خود ادامه ميدهد . نفس صدور احکام اعدام و اجراي آن علاوه بر دامن زدن به چرخه خشونت و خشونت ورزي و کينه توزيها در جامعه ايران بيانگر عملکرد ضد حقوق بشري و خودکامگي رژيم اسلامي ايران است. اکنون بارديگر در آستانه اجراي حکم اعدام يکي ديگر از محکومين سياسي به نام غلامرضا خسروي سوادجاني با خبر شديم که حکم اين مبارز سياسي را به اجرا در مي آورند. هر چند فراتر از مسائل قضايي و روند دادرسي در دادگاههاي فرمايشي و دروغين که به دور از انسانيت به شکل نا عادلانه اي برگزار ميشود و حکم صادر ميکنند چنين حکمي ميتواند بار ديگر چهره صادر کنندگان اين احکام و حاکمان مستبد را کريه تر و سياه تر کند.

اميد است که مدعيان اسلام دروغين و حيله گر در آينده نزديک در همان دادگاههايي که فرزندان اين مملکت را در آن محاکمه و به اعدام محکوم کردند خودشان از سوي مردمان ايران محاکمه و مجازات شوند.

بايستي که حق حيات را به رسميت شناخت و به اعلاميه جهاني حقوق بشر احترام بگذارند و حقوق زندانيان و خصوصا زندانيان سياسي را محترم شمارند. من بعنوان يک زنداني سياسي کرد از درون زندان رجايي شهر اين حکم را محکوم ميکنم و از همه سازمانهاي حقوق بشري دعوت ميکنم براي لغو حکم اعدام اين شهروند ايراني اقدام کنند.

رضا شريفي بوکاني
بازتکثير از کميته بين المللي عليه اعدام


مردم نیشابور راه نشان میدهند! زنده باد مردم نیشابور!

فرستادن به ایمیلچاپ
001n
اعتراض امروز مردم نیشابور که از تجمع در صف تهیه مرغ شروع شد، بلافاصله با پیوستن تعداد قابل توجهی از جوانان و مردم عاصی به یک تظاهرات وسیع و تمام عیار علیه فقر و گرانی و حکومت تبدیل شد. مردم میدان مرکزی شهر را در تصرف خود گرفتند و شعار میدادند ننگ بر این گرانی و امکان هر نوع عکس العملی را از نیروهای سرکوب حکومت سلب کردند. این تظاهرات انفجار خشم عمیقی است که همه جا شعله خواهد کشید. زنده باد مردم نیشابور.

تظاهرات امروز مردم نیشابور میتواند سرآغاز مبارزات وسیع و میلیونی مردم بجان آمده از اوضاع مشقت بار کنونی باشد. صف های طولانی مردم برای تهیه مایحتاج زندگی به این امید که پس از ساعت ها انتظار کالای مورد نیازشان را با قیمت کمتری تهیه کنند، گوشه ای از جهنمی است که جمهوری اسلامی به اکثریت بالائی از مردم تحمیل کرده است. دهها میلیون نفر از مردم فقیر و زحمتکش در سراسر کشور با این شرایط دست و پنجه نرم میکنند و دیر یا زود ناچارند برای پایان دادن به این وضعیت، در ابعاد وسیع و میلیونی به میدان بیایند. اینرا نه تنها مردم بلکه مقامات رژیم و روسای نیروهای سرکوب حکومت نیز انتظار میکشند. به همین دلیل حرکت امروز مردم نیشابور با استقبال وسیعی در میان مردم مواجه شد. بینندگان کانال جدید از اقصا نقاط کشور امروز در برنامه پخش مستقیم اعلام کردند که باید همان راهی را انتخاب کنند که مردم نیشابور مقابل آنها گذاشتند. بحث های جالبی در مدیای اجتماعی و در میان جوانان نیز در همین زمینه شروع شده است که در عین حال پختگی مردم را در مقایسه با سالهای قبل بخوبی نشان میدهد.

حزب کمونیست کارگری همه مردم شریف و زحمتکش، شاغل و بیکار، زن و مرد، پیر و جوان و بازنشسته را فرامیخواند که هر فرصتی و هر تجمعی را به میدان اعتراض علیه فقر و گرانی تبدیل کنند و صدای خود را علیه جهنمی که جمهوری اسلامی به مردم تحمیل کرده است بلند کنند.

اوضاع مشقت بار کنونی تنها با به میدان آمدن توده های میلیونی مردم و انقلاب برای بزیر کشیدن حکومت ننگین اسلامی میتواند پایان یابد.
زنده باد مردم نیشابور
زنده باد انقلاب انسانی برای حکومت انسانی
مرگ بر جمهوری اسلامی
زنده باد جمهوری سوسیالیستی

حزب کمونیست کارگری ایران
٢ مرداد ١٣٩١، ٢٣ ژوئیه ٢٠١٢

ویدئوی تظاهرات نیشابور

حمایت از دیکتاتور خونریز وظیفه انسانی رژیم اسلامی

لاریجانی: جمهوری اسلامی حمایت از دولت و مردم سوریه را وظیفه انسانی خود می‌داند
خبرگزاری فارس: رئیس مجلس در دیدار با قائم مقام نخست وزیر سوریه اعلام کرد: ایران حمایت از دولت و مردم سوریه برابر توطئه‌های خارجی و تروریست‌های داخلی را وظیفه انسانی خود می‌داند.

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از اداره اخبار مجلس، "عمر غلاونجی" قائم مقام نخست‌وزیر سوریه روز گذشته با علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی دیدار و گفت‌وگو کرد.
در این دیدار "غلاونجی" با اشاره به شرایط موجود حاکم بر کشورش، مواضع جمهوری اسلامی ایران در قبال سوریه را شرافتمندانه و اصولی خواند و اظهار داشت: ملت و دولت سوریه همواره قدردان مواضع صحیح و برادرانه کشور دوست، جمهوری اسلامی ایران بوده است.
وی با اشاره به توطئه‌های خارجی دشمنان سوریه در بحران‌سازی و تشدید فعالیت‌های تروریستی در این کشور، یادآور شد: هدف دشمنان سوریه و در رأس آنان آمریکا و برخی همدستان منطقه‌ای او، تضعیف خط مقاومت علیه رژیم صهیونیستی در منطقه است ولی با مقاومت مردم و مسئولان فعلی کشور، بر تضعیف هر چه بیشتر کشور برای دستیابی به هدف از میان برداشتن یکی از دشمنان کلیدی آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه مهم خاورمیانه بوده است.
در ادامه این دیدار، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی نیز از سوریه به عنوان کشور دوست و برادر جمهوری اسلامی ایران یاد کرد و با اشاره به مشکلات پدید آمده برای این کشور طی 16 ماه گذشته، گفت: جمهوری اسلامی ایران، حمایت از دولت و مردم سوریه برابر توطئه‌های خارجی و تروریست‌های داخلی آن را وظیفه انسانی خود می‌داند.



کنگره آمریکا در پی تشدید تحریمهای جمهوری اسلامی

مذاکره‌کنندگان در کنگره ایالات متحده خبر دادند که قصد دارند تا پیش از جمعه هفته آینده کار بر روی تصویب تحریم‌های جدید علیه رژیم تهران را به پایان برسانند تا از این طریق درآمد نفتی جمهوری اسلامی با کاهش بیشتری روبه‌رو شود.
به گزارش رادیو فردا به نقل از رویتر، تحریم‌های مشابه که پیشتر آمریکا آنها را اعلام کرده بود بیش از هفت ماه‌ است که به اجرا گذاشته شده و هدف از آن جلوگیری از دادوستد بانکی شرکت ملی نفت ایران و شرکت ملی نفتکش ایران و ناتوانی بانک‌های ایرانی از جابجایی الکترونیکی پول است.
هری رید، رهبر اکثریت دمکرات مجلس سنا، روز چهارشنبه، چهارم مردادماه، در مورد تشدید تحریم‌های یادشده گفت: «به روشنی گفته‌ام انتظارم این است که مذاکرات به‌زودی به نتیجه برسد تا بتوانیم حلقه این تحریم‌ها علیه ایران را تنگ‌تر کنیم.»
هری رید در مورد تحریم‌های مضاعف علیه تهران گفت که این تحریم‌ها «ابزاری حیاتی برای کمک به توقف برنامه تسلیحاتی هسته‌ای ایران و اطمینان پیدا کردن از امنیت کشور هم‌پیمان ما، اسرائیل، است.»
به گزارش خبرگزاری رویترز، قانون‌گذاران آمریکایی قرار است از جمعه هفته آینده، سوم ماه اوت، ۱۳ مرداد، برای فصل تعطیلات از واشنگتن خارج شوند و یکی از معاونان سناتورها در مجلس سنا به این خبرگزاری گفته است: «سعی می‌کنیم که به توافق برسیم، تا پیش از تعطیلات ماه اوت، این توافق بتواند هم از تصویب مجلس نمایندگان و هم مجلس سنا بگذرد.»
سه منبع دیگر سنا در گفت‌وگو با رویترز تایید کردند که چنین توافقی قرار است پیش از جمعه آینده نهایی شود.
بسته تحریمی جدید قرار است جریمه‌های آمریکا علیه بانک‌هایی که با ایران معامله می‌کنند را افزایش دهد و تحریم‌ها علیه فروش نفت ایران که قانون آن از ۳۱ دسامبر سال گذشته توسط باراک اوباما، رییس‌جمهوری آمریکا، امضا شده است را شدت بخشد.
مجلس نمایندگان آمریکا که جمهوری‌خواهان در آن برتری دارند نسخه خود از تشدید تحریم‌ها را در ماه دسامبر آماده کرد و در همین حال مجلس سنا نیز نسخه خود را در ماه مه ارائه داد.
از آن تاریخ این دو مجلس کوشیده‌اند که اختلافات موجود برای تنظیم این لایحه را برطرف کنند و در متن این قانون از راه‌های احتمالی دور زدن تحریم‌های بانکی و بیمه‌ای توسط ایران بکاهند.
در حالی که برخی از سناتورهای جمهوری‌خواه خواهان آن هستند که در لایحه یادشده به استفاده از گزینه نظامی برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای نیز اشاره شود، اما نمایندگان دمکرات با این مسئله مخالفت کرده‌اند.
به گزارش رویترز، دمکرات‌ها برای به دست آوردن حمایت ران پاول، سناتور ضدجنگ، پیش‌نویس لایحه خود را به گونه‌ای نوشته‌اند که درآن هیچ نکته‌ای وجود نداشته باشد که بتوان از آن به عنوان مجوزی برای اعلام جنگ یا استفاده از نیروی نظامی علیه ایران و سوریه استفاده کرد.
آمریکا و متحدان آن از احتمال نظامی بودن برنامه هسته‌ای ایران نگران هستند اما مقام‌های جمهوری اسلامی این نگرانی‌ها را بی‌اساس می‌دانند.
روز چهارشنبه میت رامنی، نامزد حزب جمهوری‌خواه آمریکا، در انتقادی تند از سیاست خارجی باراک اوباما، رویکرد دولت دمکرات این کشور در چهار سال گذشته را در ارتباط با ایران «مسالمت آمیز» دانست و با غنی‌سازی اورانیوم در ایران در هر درجه‌ای مخالفت کرد.
او قول داد که در صورت رفتن به کاخ سفید، بار دیگر ابرقدرت بودن آمریکا را در دنیا به اثبات برساند. 

۱۳۹۱ مرداد ۳, سه‌شنبه


حمید تقوائی: منصور حکمت و نقطه عطفهای تاریخی

فرستادن به ایمیلچاپ
سخنرانی حمید تقوائی در دهمین مراسم یادبود منصور حکمت
همگی خوش آمدید. این مراسمی است در یادبود منصور حکمت. دهسال از مرگ او میگذرد و ما هر سال یادش را گرامی داشته ایم منتهی ویژگی امسال اینستکه خود واقعیت منصور حکمت را بیاد همه می آورد و او را بزرگ میدارد. حتی کسی که او را نمیشناسد اگرخلائی در ذهنش و در تعبیر و تقسیرش از تحولات دنیا احساس میکند پاسخ را میتواند در منصور حکمت پیدا کند؛ اگر او را میشناخت جواب سئوالهایش را میگرفت، دنیا برایش روشن میشد و میفهمید چرا ما منصور حکمت را بزرگ میداریم.
یک معنی این بزرگداشت میتواند این باشد که دوره انقلابات فرا رسیده و هر فرد انقلابی امروز خوشحال است، احساس شادی میکند و احساس میکند آن دورانی که میخواست و منتظرش بود آغاز شده است. این احساس هر کمونیست انقلابی در دنیا است که دوست داشت ببیند مردم بلند میشوند و شاهد باشد که بقول منصور حکمت "جهان متمدن" بر میخیزد و بخیابانها میآید و اعتراض میکند. در مورد منصور حکمت داستان فقط این نیست. داستان اینستکه به نظر من منصور حکمت مبارز انقلابی و چهره دورانها و تحولات پایه ای بود که درطی عمر او و زندگی ما در دنیا رخ داد . منصور حکمت سیاسی از انقلاب ۵۷ شروع کرد و با یک تعبیر کاملا متفاوتی از انقلاب ۵۷، و یک نتیجه گیریهای دیگری و یک سیاست دیگری و یک فعالیتهای دیگری. انقلاب ۵۷ تحول عظیمی بود، نه فقط در تاریخ ایران بلکه در سیاست منطقه و در سیاست دنیا. انقلاب ۵۷ اولین انقلاب از نوع انقلاباتی بود که امروز در کشورهای عرب زبان شاهد آن هستیم و منصور حکمت چهره و سخنگوی آن انقلاب بود. به این معنی که آن انقلاب را توضیح داد و تبیین کرد و واقعیت و حقیقتش را جلوی چشم ما گذاشت و از آن استنتاجات و نتیجه گیریهای عملی کرد که نهایتا به تشکیل حزب کمونیست ایران منجر شد. درست در دوره ای که بعد از سی خرداد شصت نومیدی همه جا را فراگرفته بود و زندانها از کمونیستها پر شده بود و هر روز آمار اعدامها بالا میرفت و انقلابی را به شکست و به خون کشیده بودند منصور حکمت در کوههای کردستان اعلام کرد کمونیسم زنده است، کمونیسم برنامه دارد و حزبش را باید ساخت. بیاد دارم در کنگره اتحاد مبارزان ( زمستان ٦١) اعلام کرد ما دیگر انقلابیون انقلاب ۵۷ نیستیم بلکه انقلابیون سوسیالیستی هستیم که میخواهیم دنیا را تغییر بدهیم و یک بحث اساسی اش این بود که در دوره ای که سپری شده لانه نکنید، نمانید، دل بکنید، بیائید جلو، راه از این طرف است، افق دیگری و تبیین و سیاست دیگری. میگفت در سوگ انقلاب ۵۷ ننشینید و بدنبال آن نباشید که انقلاب ۵۷ را چطور میشود ادامه داد. آن انقلاب اپیزودی بود که تمام شد و الان باید با تشکیل حزب کمونیست به جنگ سرمایه داری ایران برویم. مبارزه تازه شروع میشود! این حرفهای منصور حکمت در آن دوره بود و خیلی ها فکر میکردند دارد تهییج میکند. خودش هم در سخنرانی کنگره اتحاد مبارزان به این اشاره میکند که کسانی که نوار این بحثها را میشنوند صدای مرغ و خروس را هم در "بک راند"، پشت صحنه ، میشنوند و ممکن است بگویند این چه کمونیستهانی هستند که در دهات عقب مانده میخواهند حزب درست کنند ولی این حزب، حزب این دوره است. و تشکیل همین حزب به خیلی ها امید داد و راه باز کرد و حرکتی را شروع کرد که امروز به اینجا رسیده است.
این یک نقطه عطفی است که منصور حکمت با آن شروع کرد. منصور حکمت چهره و صدا خط طبقه کارگری بود که از زیر بار جنبشهای ملی، ملی- مذهبی، ملی کردن صنعت نفت در دهه سی، انقلاب مشروطه و غیره قد راست میکرد و اعلام میکرد بحث بر سر کارگر است، دعوا بر سر استثمار است و انقلاب من برای صنعتی کردن و دموکراسی و اصلاحات و غیره و غیره نیست بلکه برای رهائی انسانها است. انقلاب ۵۷ بطور ابژکتیو پیامش این بود. پیام انقلابات امروز هم همین است اما متاسفانه چهره و نماینده اش را ندارند. انقلاب ۵۷ منصور حکمتی داشت که آن تحول و تجربه عظیم را تبدیل کرد به تئوری وسیاست و برنامه حزب و تشکیل حزب کمونیست ایران.
مقطع بعدی فروپاشی دیوار برلین بود. اینجا دیگر منصور حکمت به ایران و منطقه محدود نماند. جهانی حرف زد. درست در دوره ای که "کمونیستها" پرچمها را پائین میکشیدند و مجسمه لنین به خاک کشیده میشد، و همه ناگهان بیادشان افتاده بود که باید دموکرات بشوند- گویا دوز دموکراسی کمونیسمشان کم بوده است- در این دوره منصور حکمت پرچم کمونیسم کارگری را بلند کرد. گفت اگر حزب کمونیست ایران در این جهت پیش نیاید جا میماند، جواب تاریخ را نمیتوانید بدهید. جواب مسائل در ایران و مسائل در دنیا در نظرات و سیاستهای منصور حکمت بود ولی باز عده ای که در شرایط دوره گذشته بیتوته کرده بودند و در دوره حزب کمونیست ایران بجا مانده بودند، فکر میکردند باید همان سیاستها را ادامه داد. در اینجا هم حرف منصور حکمت این بود که شرایط عوض شده است، مسائل سیاسی ایران پاسخ اش در ایران نیست، و سیاست منطقه جوابش در منطقه نیست. مقطع حمله اول به عراق و جنگ خلیج بود. منصور حکمت میگفت اگر به این وضعیت پاسخ ندهید جواب کارگر را در هیچ جای دنیا نمیتوانید بدهید و مبارزه را هیچ جا نمیتواند سازمان بدهید. تفاوتهای ما را نوشت و پرچم کمونیسم کارگری را بلند کرد و حزبی دیگری درست کرد و راه دیگری پیش پای ما گذاشت.
به نظر من منصور حکمت کسی بود که در نقطه عطفها اجازه نمیداد تاریخ بپیچد و کمونیستها به دره بیفتند. میگفت باید بپیچید. تاریخ به این سمت میرود و شعارهای گذشته و خط گذشته و حتی حزب گذشته را کنار بگذار. انقلابیگری منصور حکمت فقط در این نبود که دنیا را میخواهد تغییر بدهد بلکه خودش را تغییر میداد، حزبش را تغییر میداد، کمونیسم را تعریف و باز تعریف میکرد و آنرا بر پایه های واقعی ای قرار میداد که جواب مسائل آنروز دنیا را بدهد. امروز وقتی از ته تاریخ نگاه میکنیم این چهره تحول بخش منصور حکمت را بهتر میبینیم. در آن مقاطع منصور حکمت را اینطور میشناختیم که تئوریسین و رهبر برجسته ای است و خوب مینویسد و مسائل انقلاب ۵۷ را خوب تحلیل میکند و مسائل کومه له را خوب میبیند و غیره. ولی منصور حکمت ورای این حرفها بود و بهمین دلیل است که منصور حکمت است.
مقطع سوم یازده سپتامبر است. دوره ای که جنگ تروریستها آغاز شد. در آن مقطع هم باز چپ سنتی که عادت داشت- و هنوز هم اینطورست- که از هر که با آمریکا یا ناتو در می افتد حمایت کند، از تاریخ جا ماند. منصور حکمت خط و سیاست دیگری را در دستور گذاشت. حمله به افغانستان را اصلا محکوم نکرد. و بعد دنیا بعد از یازده سپتامبر را نوشت و اعلام کرد این جنگ قطبهای ترودیستی به جهان متمدن ربطی ندارد و کمونیستها باید پرچمداران این جهان باشند. گفت این جنگ، جنگ نیروهای ارتجاعی است و اگر امروز به آن نوشته رجوع کنید می بینید گوئی دارد در مورد شرایط امروز صحبت میکند.
در دوره نقلاب ۵۷ شاریط متفاوت بود. در آن دوره منصور حکمت میخواست حزب کمونیست را بسازد و چپ ایران را که جمهوری اسلامی برویش شمشیر کشیده بود دوباره سازمان بدهد، روی پا بایستاند و صاحب برنامه اش کند، به او هدف بدهد و به حرکتش در آورد. در دوره دیوار برلین هم میخواست با چپ دنیا همین کار را بکند. چپی که گویا بدنیا بدهکار شده بود و به هزیمت افتاده بود. چپی که در برابر دموکراسی دچار لکنت زبان شده بود و جوابش را نمیتوانست بدهد. منصور حکمت نماینده و پرچمدار کمونیسم در چنین دوره ای شد و گفت کمونیسم کارگری بر میگردد. گفت هزار تا دیوار برلین هم بریزد به حقانیت مارکسیسم خدشه ای وارد نمیشود و ترک مارکسیسم یعنی ترک حقیقت. مارکسیسم حقیقت است و هزار شوروی بیاید و برود بالاخره طبقه کارگر میتواند دنیا را آزاد کند.
آن نقطه عطفها همه نقاط عطف منفی ای بودند. شکست انقلاب ۵۷، فروریزی دیوار برلین، یازده سپتامبر. ولی در نوشته دنیا بعد از یازده سپتامبر منصور حکمت تبیین دیگری از ادامه و پایان این دوره دارد. خودش زنده نماند که تحولات بعدی را ببیند ولی این تحولات نه با انقلابات جاری بلکه یکسال بعد از مرگش شروع شد. ما معمولا فراموش میکنیم که وقتی منصور حکمت در گذشت هنوز یک شعار آزادی برابری در ایران سر داده نشده بود. جشن حمایت از کودکان در سنندج هنوز اتفاق نیافتاده بود، هنوز کسی شعار سوسیالیسم بپا خیز سر نداده بود، کارگران شرکت واحد هنوز اعتصاب نکرده بودند، مبارزات معلمان هنوز شکل نگرفته بود، نهادهای کارگری، کمیته های کارگری و چهره های کارگری هنوز شکل نگرفته بودند و شناخته شده نبودند. ولی نطفه همه این تحولات را در تمام سیاستها و جهتگیرهای منصور حکمت می بینید. از بحث محافل کارگری و آژیتاتورها در جنبش کارگری در دهه شصت تا بحث تفاوتهای ما. منصور حکمت این شرایط را ندید ولی چنان اعتماد و اعتقادی داشت که وقتی میگفت چنین خواهد شد فکر میکردیم تهییج میکند. آن اتفاقات افتاد و تراژدی تاریخ اینجاست که بعد از مرگش چنین شد. "بیگ بنگ" و انفجار عظیم این تحولات بحران سرمایه داری سال ٢۰۰۸ و انقلاباتی بود که دوباره مارکس را مطرح کرد و در صدر قرار داد. منصور حکمت بعد از فروپاشی دیوار برلین میگفت کمونیسم بر میگردد و اکنون برگشته است. آن دوره شاید تنها متخصصین سیاسی و چپهای طرفدار منصور حکمت و آنها که تفاوتهای ما را خوانده بودند میفهمیدند او چه میگوید. امروز دیگر هفته نامه اکونومیست و تایم و نیوزویک هم میگویند مارکس برگشته است.
در آن دوره، دوره بعد از یازده سپتامبر، منصور حکمت اعلام کرد دنیا دست این نیروهای ارتجاعی نیست، گفت اسلامیون و ناسیونالیستها و قوم گراها و ارتش آمریکا و ناتو و غیره بمیدان می آیند و خون و چرک و کثافت بدنیا میپاشند، ولی اینها تاریخ را نمیسازند. من اخیرا به نوشته دنیا بعد از یازده سپتامبر رجوع کردم. گوئی دارد در مورد امروز صحبت میکند. حتی اگر برگردید به نوشته طلوع خونین نظم نوین جهانی که بعد از جنگ خلیج نوشته شده، می بینید در آن زمان شرایط امروز را پیشبینی کرده است. در دنیا بعد از یازده سپتامبر در مورد نتیجه جنگ میلیتاریسم دولتی غرب و اسلام سیاسی میگویید این دعوا بر سر حذف رقیب نیست بلکه میخواهند بالانس جدیدی بوجود بیاورند، میخواهند تعادل دیگر ایجاد کنند. میگوید اینطور نیست که چون به اقغانستان حمله کرده اند میخواهند به هر کشور اسلامی حمله کنند و بالاخره نکته اساسی بحثش اینست که در مقابل این کشکمش ارتجاعی جهان دیگری هست و جنبشهای عمیق تر و طبقاتی تر و اجتماعی تری وجود دارند که تاریخ دست آنهاست. بحث بر سر دیپلماسی یا جنگ نیست. میگوید این تحلیل که جنگ را صرفا توپ و ترقه میبیند زیادی سطحی است. سیاستهای پشت این جنگ سیاستهائی است که نمیتواند بجائی برسد و به بن بست میرسد و این مردمی که نه در تروریسم اسلامی و نه در نئوکنسرواتیسم غرب آینده خود را نمی بینند، اینها بلند خواهند شد. همان جمله معروفش که "غول خفته بیدار خواهد شد و ورق را برخواهد گرداند". و امروز دقیقا همین دارد اتفاق می افتد.
به این دلایل است که میگویم منصور حکمت رهبر و پراتیسین و نظریه پرداز نقطه عطفها و دوره ها بود. و به نظر من مثل هر مارکسیست انقلابی واقعی ای اجازه نمیداد که حزب و جنبش اش از واقعیت جا بماند. نه صرفا واقعیت بیرونی بلکه واقعیت درونی. واقعیتی که در تفکر و تئوری و سیاستها است. مثل تحولی که تزهای آوریل لنین ایجاد کرد. منصور حکمت در تمام مقاطعی که اشاره کردم تزهای آوریل خودش را مطرح میکرد. خیلیها تعجب میکردند. می پرسیدند " واقعا میخواهید حزب کمونیست ایران را ترک کنید؟ حزب دیگری بسازید؟"
در مقطع یازه سپتامبر خیلی های معتقد بودند باید حمله آمریکا به افغانستان را محکوم کرد. ولی منصور حکمت درجا نمیزد و نمیگذاشت کسی لم بدهد، حتی به حرفها و سیاستهائی که خود او شش ماه پیش و یکسال پیش مظرح کرده بود. و این به نظر من قابلیت عظیمی بود. وقتی ما از مارکسیسم از رهبر سیاسی، از نظریه پرداز و تئوریسین صحبت میکنیم اولین خصیصه اش باید این باشد که با واقعیات خودش را محک بزند و واقعیات را ببیند و راه تغییر واقعیات را بشناسد و به نظر من عمیق ترین مارکسیستها چنین قابلیتی دارند.
در این شماره آخر نشریه کمونیسم کارگری ترجمه ای هست از یک مارکسیست ایرلندی، کن مک لاد، با عنوان کشف منصور حکمت. من قبلا متن انگلیسی این نوشته را خوانده بودم ولی بخاطرم نمانده بود. نویسنده میگوید من خیلی از مارکسیستهای این دوره را میشناسم ولی منصور حکمت را تازه کشف کرده ام. نظرات منصور حکمت را معرفی میکند - در همان حدی که البته به انگلیسی ترجمه شده که یک دهم نوشته های منصور حکمت هم نیست-، او را با مارکس مقایسه میکند و میگوید منصور حکمت فقط یک تئوریسین و یا متفکر برجسته نبود، همانطور که مارکس صرفا یک نظریه پرداز نبود. میگوید منصور حکمت انقلابی بزرگی بود که دنیای ما به او نیاز دارد. و من فکر میکنم این خصلت انقلابی منصور حکمت مضمون عمیقی دارد که نه تنها در رابطه با جهان خارج بلکه در رابطه با جنبش و حزب و خط و سیاست خودش هم قابل مشاهده است. و حزب ما که پرچم منصور حکمت را بدست دارد و این خط را به پیش میبرد باید به این منبع انرژی و گنجینه ای که به آن منصور حکمت میگوئیم کاملا متکی بشود. آثار منصور حکمت را باید خواند و دوباره خواند بخاطر آنکه در دنیای پیشاروی ما باز بقول خود منصور حکمت صحنه ها مدام عوض میشود. این را منصور حکمت در مود سیاست ایران میگفت و امروز در مورد سیاست دنیا باید گفت که مدام صحنه ها عوض میشود و مدام صفحه شطرنج سیاسی نوع دیگری چیده میشود و اگر این خصوصیت حرکت همپای تحولات را از منصور حکمت به ارث نبریم و از همه آثارش این نتیجه را نگیریم نمیتوانیم به مسائل پاسخ بدهیم. به نظر من بزرگداشت واقعی منصور حکمت و ادای دین به منصور حکمت و پاسداری از حزب و خط او یعنی مدام متحول شدن و مدام با واقعیات جلو رقتن. نقطه قدرت ما و خوشبختی ما اینستکه نظرات و سیاستهای منصور حکمت هنوز راه نشان میدهد و متعلق به دنیای ما است. ممکن است دوره ای به سر رسیده باشد. مثلا میتوان گفت دیگر دوره مارکس و انگلس به معنی سیاسی کلمه نیست و دوره خط و رهنمودهای مثلا انترناسیونال اول سپری شده است؛ یا مثلا دوران کمونیستهای مقطع انقلاب اکتبر و یا حتی کمونیستهای دهه پنجاه و شصت میلادی. ولی دوره حاضر دوره منصور حکمت و دوره حزب کمونیست کارگری منصور حکمت است. و به همین اعتبار منصور حکمت زنده است، مربوط است و نه تنها زنده و مربوط است بلکه به نظر من بدون او ما بدنیا نامربوط میشویم.
خیلی متشکرم.

جمهوری اسلامی باید تحریم کامل سیاسی شود

فرستادن به ایمیلچاپ
روزی نیست که خبری از جنایات جمهوری اسلامی، اعدام و شکنجه، تجاوز به زندانیان، سرکوب زنان، و یا شرکت در سرکوب مردم سوریه به گوش مردم دنیا نرسد. روزی نیست که خبری از کشف شبکه های تروریستی این حکومت و قاچاق اسلحه در خارج مرزهای ایران، فعالیت های جاسوسی سفارتخانه های جمهوری اسلامی و یا سوء استفاده جنسی مقامات سفارتخانه ها از کودکان منتشر نشود.

در طول بیش از سه دهه حیات ننگین جمهوری اسلامی، تعداد قابل توجهی از فعالین سیاسی مخالف این حکومت در کشورهای فرانسه، قبرس، آلمان، آمریکا، پاکستان و عراق و ... ترور شده اند. جمهوری اسلامی و سفارتخانه هایش در بسیاری از بمب گذاری ها توسط گروههای اسلامی شریک بوده است، عامل بمب گذاری در هواپیمای مسافربری بوده است، موارد زیادی از شبکه های ترور آن افشا شده است، مشوق قتل های ناموسی و مغزشوئی کودکان و جوانان توسط مساجد و باندهای اسلامی در غرب بوده و بخشی از هزینه مساجد و باندهای اسلامی توسط آن تامین شده است. افکار عمومی جهانی بخوبی آگاه است که رفتار جمهوری اسلامی با مردم در داخل کشور، هزار بار از اینهم جنایتکارانه تر بوده است.

بدلیل این جنایات، جمهوری اسلامی باید تحریم کامل سیاسی شود. این حکومت نماینده مردم ایران نیست، قاتل مردم است، صرفا با اتکا به سرکوب زنده است و در سطح جهان نباید هیچ مشروعیتی به آن داده شود. مراودات سیاسی و دیپلماتیک با آن باید قطع شود. سفارت هایش بسته شود، از همه مجامع جهانی اخراج شود و سران آن بجرم سه دهه جنایت علیه بشریت تحت تعقیب قرار گیرند.

تحریم اقتصادی و تهدیدات جنگی راه خلاصی مردم ایران جهان از شر این رژیم ضد انسانی نیست. قربانی اصلی این شیوه ها مردم ایران هستند. بر عکس، تحریم سیاسی جمهوری اسلامی، عامل مهمی در گسترش فضای اعتراضی در جامعه ایران و تسریع و تسهیل سرنگونی حکومت اسلامی بقدرت انقلابی مردم خواهد بود. اما این کار مردم آزادیخواه در سراسر جهان است که دول غربی و نهادهای بین المللی را وادار به تحریم سیاسی جمهوری اسلامی کنند. آنها را وادار کنند که دست از مماشات با جمهوری اسلامی بردارند و بجای تهدیدات جنگی و تحریم اقتصادی که قربانی اصلی اش اکثریت مردم ایران هستند، جمهوری اسلامی را تحریم کامل سیاسی کنند. باید آنها را وادار کرد که اعدام و شکنجه، آپارتاید جنسی، بیحقوقی کودکان، اذیت و آزار اقلیت های مذهبی و سایر بیحقوقی های مردم ایران را محکوم کنند و رسما اعلام کنند که این رژیم جنایتکار را بعنوان دولت ایران برسمیت نمیشناسند.

جمهوری اسلامی مانند دولت نژادپرست آفریقای جنوبی باید در سطح جهان تماما منزوی شود تا مردم ایران با سهولت بیشتری آنرا سرنگون کنند و بشریت را از یکی از جنایتکارترین حکومت های تاریخ معاصر و خطر دست یافتن این حکومت به سلاح اتمی نجات دهند.

تشکیلات خارج کشور حزب کمونیست کارگری ایران
١٨ ژوئیه ٢٠١٢، ٢٨ تیرماه ١٣٩١

وبلاگ؛ مردم در صف خرید مرغ ارزان و قرآن میلیونی

وبلاگ naderifar.blogspot
مردم در صف خرید مرغ ارزان ، کتاب یک میلیون تومانی مسلمانان!
وقتی اخبار را مرور می کردم ، به مطلبی برخوردم که سخت پریشانم کرد .
در حالی که مردم کشورم ،به دنبال لقمه نانی و مایحتاج روزانه خود در صفهای طویل و در زیر آفتاب سوزان تابستان ،با دیو حکومت ساخته گرانی ،دست و پنجه نرم می کنند ، واعظان مکتب اسلام در ام القرای اسلام ، به چه کارهای سخیفی که دست نمی زنند!!از سخنان یکی از آیت اله ها در توصیه به مصرف نکردن گوشت تا مطلبی که در ادامه ذکر می گردد .
این خبر را بخوانید :
(( بخش مکتوب نمایشگاه بین‌المللی قرآن امسال ارائه‌دهنده قرآن‌هایی با قیمت چند میلیون تومان است که بعضی از آنها وارداتی هستند .قرآن عطری یکی از پرمخاطب‌ترین آثار در میان خریداران قرآن در نمایشگاه است که قیمت آن ۲۰۰ یا ۳۰۰ هزار تومان است . قران چاپ بیروت با کاغذ ۲۵ گرمی در نمایشگاه فروش خوبی دارد.در این میان، صاحب یکی از این غرفه‌ها می‌گوید که سفارش ۵۰ هزار نسخه از آن را اخیرا داده است.
دراین نمایشگاه موسسه‌ای به نام «گوهر پاکان» امسال در غرفه انتشارات نیستان مصحف‌هایی را ارائه کرده است که قیمت آن بین یک تا پنج میلیون تومان است!! متصدی غرفه در این زمینه می‌گوید: یکی از قرآن‌های ما که یک میلیون تومان بهای هدیه آن است، مصحفی است به خط استاد نیریزی که در کشور آلمان و تنها در ۱۰ هزار نسخه منتشر شده است. قرآنی که برای تذهیب آن، ناشرش یک کیلوگرم طلا را در چاپ ۱۰ هزار نسخه از آن خرج کرده است!!))
چه تفاوت بارزی است میان قرآن های سر برنیزه خوارج در نهروان و قرآن های زرکوب شما که پسرک مثلا مومن ، کاربرد آن را بر سر سفره عقد اسلامی و خرید به عنوان عضوی از کلکسیون قرآنی مردی مومن تر و مسلمان تر!! خلاصه می کند؟ . من قبلا در جایی خوانده بودم یا شاید شنیده بودم که ، بودن بیش از یک قرآن در خانه گناه دارد اگر یکی از آن ها همیشه نا خوانده و خاک خورده باقی بماند. پیشنهاد میکنم این قرآن زرکوب را بخریم ( با تخفیف ٧٠ درصدی زیرا خیری !! پول این زرق و برق ها را تقبل کرده بود!) تا هر روز با وضو دست بر آیات آن بکشیم و هر بار که ورق میزنیم گردی از طلا بر دستان پاک وضو خورده مان بنشیند( چون کاغذ به سختی آلیاژ طلا را به خود می گیرد) تا مبادا من و شما از اسلام و اصول دین غافل شویم !!!!.....
اگر قرآن فقط یک کتاب است که هست ، پس این همه مانور و تجمل برای یک کتاب چه مفهومی دارد؟!! اگربه باور بعضی ها مقدس و معجزه خداست این همه شرک و کفر برای چیست ؟ یک مصحف٣٠ کیلویی به چه درد خواندن میخورد؟ نکند در نهروان یاد گرفته اید که چه طور آن را در معرض دید و افتخار قرار دهید؟ اگر محمد پیغمبر خداست و رهبر شما ، چه زمانی از حلیمه گردنبند دعا و چشم نظر قبول می کند؟ اگر علی پیشوای دینی و مذهبی شماست چه موقعی خوارج را خار می شمارد؟ الحق که مسلمانانی نامسلمان تر از مسلمانان ندیده ام. این است همان اسلامی که تسلیم برای الله است و همان اسلامی که از آن فقط به عنوان نامی برای یک شریعت و دین و فرقه ای جدا استفاده میشود و چه جای سئوال و پرسش است وقتی که این قرآن زرکوب، ابراهیم و موسی ، عیسی و محمد را مسلمان و فقط به معنای تسلیم شده در پیشگاه الله می داند.....


سلاح شیمیايی؛ هشدار روسیه به اسد / بمباران حلب

به گزارش خبرگزاری فرانسه از مسکو، دولت روسیه امروز به رژیم دمشق در مورد استفاده احتمالی از سلاح شیمیايی هشدار داد.
رژیم بشار اسد روز گذشته برای نخستین بار تائید کرد که سلاح شیمیايی در اختیار دارد و همین امر باعث نگرانی شدید جامعه بین المللی شده است.
این در حالیست که ارتش سوریه امروز برای مقابله با شورشیان برای نخستین بار از جنگنده استفاده کرده است.
به گزارش بی بی سی، جنگنده‌های ارتش سوریه مناطقی در شرق شهر حلب، دومین شهر بزرگ سوریه را بمباران کرده‌اند.
خبرنگار این شبکه خبری که در نزدیکی این شهر است، می‌گوید این برای اولین بار است که از جنگنده برای عملیات در شهر حلب استفاده شده است.
مخالفان مسلح در حلب، از چند روز پیش عملیاتی را در این شهر که از پایگاه‌های اصلی بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه به شمار می رود، آغاز کردند.
آنها تلاش دارند تا مناطقی در این شهر را به تصرف خود در آورند.
گزارش‌ها حاکی از شدت گرفتن درگیری میان نیروهای دولتی و مخالفان مسلح است و این درگیری‌ها در اطراف بخش قدیمی شهر، سنگین تر بوده است.
یان پنل، خبرنگار بی بی سی که در حومه حلب است، می گوید در عملیات صبح امروز (سه شنبه، ۲۴ ژوئن) ارتش سوریه از هلیکوپترهای توپدار هم استفاده شده است.


خطاب به خامنه ای؛ آن "اتفاق بد" در حال وقوع است

وبلاگ دانشجو: آقاي خامنه اي مي‌دانم هنگامي که مشغول نوشتن اين مطلب هستم شما روي بالش و تشک پر قوي اعلاء در خواب تشريف داريد ولي بدانيد مردمي که گرسنه اند يعني همان هايي که در رؤيا تصور مي‌کنيد حامي شما و انقلابتان هستند خواب در چشمانشان مي‌شکند. آقاي خامنه اي شما شعور و فهم ملت را به بازي گرفته ايد و چه ساده انگارانه پنداشته ايد که با ترفند مقدس سازي خودتان و همراه کردن نام "الله" در ارکان انقلاب نامشروع و رو به موتتان خواهيد توانست خورشيد حقيقت را پشت ابر نگاه داريد.
آقاي خامنه اي شما کارگران، کارمندان، معلمين، پرستاران، دانشجويان و خيل عظيم بيکاران را فراموش کرده ايد و نمي‌دانيد مردمي که نان شب ندارند و در فقر و گراني روزگار مي‌گذرانند از شما و تمامي کارگزاران لاابالي شما از احمدي نژاد گرفته تا برادران دزد لاريجاني و سپاهي بيزارند. آقاي خامنه اي شما هيچگاه نگاه شرمسار پدر يک خانواده در برابر ديدگان کم توقع همسر و فرزندانش را نديده ايد و هرگز شاهد در هم شکستن عزت نفس يک زن سرپرست خانوار با پيشنهاد رابطه در ازاي مبلغ اندکي پول نبوده ايد.
آقاي خامنه اي شما نمي‌توانيد درک کنيد که سير کردن شکم 1500 خانواده فقير ايراني بر خرجهاي ميلياردي جهت دعوت و پذيرايي از 1500 نفر مهمان خارجي براي شرکت در اجلاسي همانند "اجلاس زنان و بیداری اسلامی" ارجحيت دارد.
آقاي خامنه اي شما هنوز متوجه نشده ايد که در ايران "خاموشي اسلامي" در حال وقوع است و خودتان وقوع آن "اتفاق بد" را به چشمتان خواهيد ديد. ظاهراً سقوط پي در پي ديکتاتورها از معمر قذافی گرفته تا بشار اسد براي شما هم درس عبرت نشده است و هنوز با توهم دست و پنجه نرم مي‌کنيد و خود را "رهبر مسلمين جهان" مي‌پنداريد. واقعيت آن است که ملت ايران نه تنها شما را رهبر خود نمي‌داند بلکه براي شما و آرمانهاي انقلاب سر تا پا غرق در دروغتان تره هم خرد نمي‌کند چه برسد به ديگر ملل جهان!
آقاي خامنه اي به راستي که ديگر براي فهميدن دير شده است و بايد خودتان را براي سرنوشتي بسيار تلخ آماده کنيد. امروز مردم نيشابور در اعتراض به رژيم فاسد شما به پا خاستند و فردا تمامي شهر هاي ايران را رو در روي خود خواهيد ديد.


حداقل هزينه زندگی در تهران چقدر است؟

جام جم آنلاین: حداقل هزینه ماهانه خانوارهای ساکن تهران، رقمی معادل یک میلیون و 216 هزار تومان است .
به طوری که هزینه سالانه خانوارهای مناطق شهری تهران حداقل 14 میلیون و 600 هزار تومان برآورد شده است که 12 میلیون آن را هزینه‌های غیرخوراکی و مابقی را خوراکی تشکیل می‌دهد.

بر این اساس، سهم هزینه تامین مسکن شامل اجاره بها یا قیمت خرید، بخش قابل‌توجهی از هزینه‌های غیرخوراکی را به خود اختصاص می‌دهد.

نتایج بررسی‌های شهرداری تهران همچنین درباره کیفیت زندگی و اوضاع اقتصاد مسکن در پایتخت نشان می‌دهد: گرایش متقاضیان مسکن به سمت واحدهای مسکونی با متراژ کمتر از 100 متر افزایش پیدا کرده است.

به طوری که عمده تهرانی‌ها تمایل به اجاره یا خرید آپارتمان‌های 50 تا 70 مترمربعی با حداقل دارای دو اتاق را دارند که همین گرایش هم‌اکنون باعث افزایش واحدهای مسکونی با تعداد دو اتاق در سطح شهر تهران شده است.


گرانی سرسام آور؛ زير خط مرغ و بالای خط مرغ

خبرگزاری رويتر در گزارشی با عنوان "بحران مرغ در ايران يک معضل سياسی ببار می آورد"، نوشت، مقامات نگران خشم و طغيان عمومی هستند و تلاش کرده اند تا با وعده دادن به مردم خشمگين اطمينان دهند که مرغ به وفور و با قيمتهای مناسب تأمين خواهد شد.
این منبع نوشت، تصاوير صفهای طولانی مردمی که احتمال می دهند بتوانند مرغ را با قيمت يارانه ای بخرند، طی هفته های اخير، وسيعا در رسانه های تحت کنترل حکومت منتشر می شوند، با اينکار ظاهرا حکومت می خواهد نشان دهد که به مشکل مردم توجه دارد.در شبکه های اجتماعی ايران، اين صدا به گوش می رسد که در ايران مردم به دو طبقه تقسيم می شوند: زير خط مرغ و بالای خط مرغ.


تفکیک جنسیتی جدید در دانشکده فنی دانشگاه تهران

کتابخانه، سالن مطالعه، سایت و بوفه هم دخترانه و پسرانه شدند
روزنامه اعتماد: اعمال تغييراتي در فضاي فيزيكي دانشكده فني دانشگاه تهران در راستاي طرح تفكيك جنسيتي باعث شد تعدادي از دانشجويان دانشكده معدن دانشگاه تهران در تماس با روزنامه اعتماد از تفكيك فضاهاي داخلي دانشكده براي دانشجويان دختر و پسر به صورت گسترده خبر دادند. تفكيك كتابخانه، سالن هاي مطالعه، سايت هاي دانشگاه و بوفه دانشجويي از مهر امسال از جمله اقداماتي است كه در راستاي طرح تفكيك جنسيتي در اين دانشكده در حال پيگيري است. اين در حالي است كه چندي پيش نيز پذيرش تك جنسيتي دانشجو در رشته معدن، دانشجويان اين دانشكده را به واكنش واداشته بود. يكي از دانشجويان اين دانشگاه در تماس تلفني با «اعتماد» مي گويد: فعاليت كميته هاي انضباطي دانشگاه در زمينه بحث حجاب از چند وقت گذشته در دانشگاه زياد شده است و دانشجويان زيادي در اين زمينه به كميته انضباطي فراخوانده شده اند. اين دانشجوي دختر رشته مهندسي معدن مي گويد: به دليل اينكه يك ششم دانشجويان فني دختر هستند، امكان تفكيك كلاس هاي درس تا به حال وجود نداشته است اما ديگر مكان هاي عمومي دانشگاه در حال تفكيك و جداسازي براي پسران و دختران است.» او با بيان اينكه «ما موضوع پذيرش تك جنسيتي رشته معدن در دانشگاه تهران را از طريق سازمان سنجش و مجلس و تعدادي از اساتيد پيگيري كرده ايم»، نسبت به پذيرش تك جنسيتي دانشجو در رشته تحصيلي و آينده شغلي اش ابراز نگراني مي كند.
رشته معدن از جمله رشته هايي بود كه در كنكور سال گذشته پذيرش دانشجو در آن در برخي دانشگاه ها تك جنسيتي و مختص به آقايان شده بود. اعلام ظرفيت دانشگاه ها در سال 90 از پذيرش تك جنسيتي 40 رشته تحصيلي در 20 دانشگاه كشور خبر مي داد. رشته هاي فني مختص پسران و رشته هايي همچون زيست شناسي، حسابداري، شيمي، هنر، تاريخ، جغرافيا، علوم اجتماعي، فلسفه، كتابداري و... در بسياري از دانشگاه ها در اين دفترچه به دختران اختصاص داده شده بود. مهندسي معدن، مهندسي نفت، مهندسي مكانيك و مهندسي برق هم از جمله رشته هايي بودند كه پذيرش دانشجو در آن در بيشتر دانشگاه ها به صورت تك جنسيتي و براي پسران شده بود. امسال نيز در كنكور كارشناسي ارشد 91، پذيرش دانشجو در دانشكده معدن دانشگاه تهران به صورت تك جنسيتي شده بود كه اعتراض دانشجويان و بيانيه انجمن اسلامي دانشجويان دانشكده فني و انجمن علمي دانشكده مهندسي معدن را به دنبال داشت.
سهميه بندي جنسي گسترده دانشگاه هاي كشور در حالي است كه تنها به عنوان نمونه از شش دانشجوي برتر دانشكده مهندسي معدن دانشگاه تهران در سال جاري كه مي توانند به صورت مستقيم به مقطع كارشناسي ارشد راه پيدا كنند، چهار نفر دختر هستند. با همين استناد دانشجويان و كارشناسان معتقدند چنين تصميم گيري هاي غيركارشناسانه يي با ايجاد ديد منفي كاذب نسبت به دشواري رشته هاي فني مثل مهندسي معدن، باعث كاهش تمايل داوطلبان در ورود به اين رشته مي شود.
در پي انتشار بيانيه انجمن اسلامي دانشجويان دانشكده فني و انجمن علمي دانشكده مهندسي معدن در اعتراض به اعلام پذيرش تك جنسيتي رشته مهندسي معدن در مقطع كارشناسي ارشد و امضا شدن اين بيانيه توسط اساتيد و دانشجويان، مشخص شد ظاهرا يكي از علل اين تصميم گيري، اطلاعات اشتباهي بوده كه رياست دانشگاه تهران، درباره تعداد دانشجويان دختر شاغل به تحصيل در دانشكده معدن داشته و نهايتا يك روز بعد اين مورد به صورت اصلاحيه در سايت سازمان سنجش مورد اصلاح قرار گرفت.
با اين وجود نگراني دانشجويان و كارشناسان نسبت به پذيرش محدود دانشجويان دختر و تك جنسيتي شدن اين رشته در مقاطع كارشناسي و كارشناسي ارشد، در سال هاي آينده و در ديگر دانشگاه هاي كشور ادامه دارد. در همين راستا چندي پيش رييس دانشگاه سيستان و بلوچستان اعلام كرد: رشته هاي زمين شناسي و معدن در سال تحصيلي 92-91 در اين دانشگاه تك جنسيتي مي شوند. او همچنين عنوان كرده بود برخي رشته هاي هنر هم قابليت تك جنسيتي شدن را دارند كه هنوز تصميم گيري قطعي درباره آن صورت نگرفته است.
اما تفكيك جنسيتي گسترده در دانشگاه ها در حالي صورت مي گيرد كه اين اقدامات مغاير با نامه رييس جمهور به وزير علوم و بهداشت در تاريخ 15/4/91 در مخالفت با تفكيك جنسيتي و بازنشسته كردن اساتيد است. از همين رو چنين اقداماتي شائبه تبليغاتي و ظاهري بودن اين نامه را با گذشت زمان، هر چه بيشتر آشكار كرده است چراكه نگاهي به اخبار مربوط به تفكيك جنسيتي در مدت گذشته بيانگر اين است كه دانشگاه ها با حمايت وزارت علوم همچنان در حال اجراي گسترده اين طرح هستند. به عنوان نمونه چندي پيش رييس دانشگاه اصفهان اعلام كرد در سال تحصيلي جاري در مقطع كارشناسي رشته هايي كه 90 درصد متقاضي آن از يك جنسيت باشد، ظرفيت پذيرش آن تك جنسيتي مي شود. به گفته محمدحسين رامشت، در رشته هايي مانند الهيات يا عربي، 90 درصد متقاضيان را دانشجويان دختر تشكيل مي دهند بنابراين در اين رشته ها فقط دانشجوي دختر پذيرش مي شود. او همچنين رشته هايي نيز مانند نقشه كشي يا زمين شناسي را رشته هايي دانست كه بيشتر دانشجويان متقاضي آن را پسران تشكيل مي دهند براي همين در اين رشته ها هم فقط دانشجوي پسر پذيرش مي شود. به گفته او در سال تحصيلي جديد 10 الي 15 رشته در مقطع كارشناسي دانشگاه اصفهان به صورت تك جنسيتي دانشجو پذيرش خواهد كرد. چندي پيش رييس دانشگاه بوعلي سيناي همدان هم اعلام كرد تمام دانشكده هاي اقماري دانشگاه به صورت تك جنسيتي دانشجو پذيرش مي كنند. به گفته محمدعلي زلفي گل، دانشگاه بوعلي سينا نيز در پرديس اصلي در مقطع كارشناسي و كارشناسي ارشد در رشته هاي زمين شناسي، باستان شناسي، ماشين آلات كشاورزي و علوم دامي فقط دانشجوي پسر و در رشته هاي زبان فرانسه و حسابداري فقط دانشجوي دختر پذيرش مي كند.
دفترچه كنكور كارشناسي ارشد سال 91 بيانگر اين بود كه تفكيك جنسيتي بسيار گسترده تر از سال هاي گذشته در دانشگاه هاي بزرگ كشور در حال پيگيري است. براساس اين دفترچه در تمام دروس شش دانشگاه دولتي كشور سهميه بندي جنسيتي صورت گرفته است. دانشگاه تهران، علامه طباطبايي، صنعتي اصفهان، رازي كرمانشاه، لرستان، بوعلي همدان و قم اقدام به پذيرش مجزاي دختران و پسران در تمام رشته هاي تحصيلي كرده بودند. همچنين اعلام ظرفيت دانشگاه ها در سال 90 مشخص كرد در 40 رشته تحصيلي در 20 دانشگاه كشور پذيرش دانشجو به صورت تك جنسيتي صورت گرفته است. با اين وجود بايد منتظر ماند تا مشخص شود طرح پذيرش تك جنسيتي دانشجو در دانشگاه هاي كشور در كنكور سراسري امسال چگونه اعمال مي شود.


بی ‌عدالتی در روستاهای آبادان بيداد می ‌کند

نماينده مردم آبادان در مجلس از بي‌آبي مطلق در 70 روستاي اين شهرستان خبر داد و گفت: هيچ‌ يک از مسئولان وزارت نيرو و استاندار خوزستان پاسخگوي مشکل بي‌آبي روستائيان روزه‌دار آباداني نيست. محمدسعيد انصاري در گفت‌و‌گو با فارس اظهار کرد: بي‌عدالتي در روستاهاي آبادان بيداد مي‌کند و مردم 70 روستا حتي يک قطره آب ندارند اين در حاليست که در ماه مبارک رمضان قرار داريم.
وي بيان کرد: در حال حاضر روزانه تنها يک‌ساعت آب به روستاهاي آبادان مي‌رسد که اين مقدار واقعاً فاجعه است. نماينده مردم آبادان در مجلس شوراي اسلامي تصريح کرد: تماس‌هاي متعددي با وزير نيرو، معاونان آن و مسئولان استان داشتيم اما هيچ‌کدام پاسخگو نيستند. وي افزود: مدير عامل آب و فاضلاب روستايي استان کوچکترين حرکتي براي حل مشکل مردم روستاهاي آبادان نمي‌کند ولي شاهديم استاندار خوزستان از اين‌گونه مديران ضعيف دفاع مي‌کند. انصاري گفت: توقع داريم استاندار خوزستان دست از حمايت از مديران ضعيف بردارد و با آنها برخورد جدي‌تري بکند.