احکام قتلهای زنجیره ای را از چه کسانی اخذ می کردند؟
پاسخ مصطفی تاجزاده از زندان به اظهارات مصطفی پورمحمدی در رابطه با قتل های زنجیره ای
آقایان فلاحیان و سعید امامی احکام مرگ قربانیان قتلهای زنجیره ای را از چه کسانی اخذ می کردند؟
مصطفی تاجزاده در اعتراض به اظهارات اخیر پورمحمدی در رابطه با قتلهای زنجیره ای، به طرح سوالاتی در این خصوص پرداخته است.
به گزارش نوروز، این زندانی سیاسی در پیام خود از پورمحمدی خواسته است تا با توجه به سوابق امنیتی و حضور هم زمان وی در دستگاه قضایی و دفتر رهبری به برخی سوالات در خصوص قتلهای زنجیره ای پاسخ دهد. تاجزاده همچنین خواهان اعلام نام کسانی شده است که احکام مرگ قربانیان قتلهای زنجیره ای را صادر و در اختیار فلاحیان و سعید امامی قرار می داده اند.
عضو ارشد جبهه مشارکت ایران اسلامی همچنین در مورد انتصاب اخیر سعید مرتضوی گفت: "بالاخره دولت احمدی نژاد پاداش جلاد مطبوعات ایران و متهم ردیف اول قتل زهرا کاظمی و متهم اول پرونده ننگین کهریزک را داد."
متن کامل پاسخ این زندانی سیاسی به اظهارات پورمحمدی که در اختیار سایت نوروز قرار گرفته است در پی می آید:
در غیبت اجباری مطبوعات آزاد باردیگر آقای پورمحمدی یک طرفه به ایراد اتهام به اصلاح طلبان پرداخته و آنان را به انجام قتل های زنجیره ای متهم کرد. من در طول دوازده سال گذشته علاقه به بازکردن آن پرونده نشان ندادم زیرا آن چه را بیش از هرچیز مهم می دانستم، مقابله عملی با آن انحراف بزرگ در جمهوری اسلامی بود و خدای را سپاسگزارم که با اقدام تاریخی آقای خاتمی و پذیرش علنی مسئولیت آن قتل ها توسط وزارت اطلاعات، اگرچه توسط عده ای معدود و وابسته به مافیای قدرت، پرونده قتل های زنجیره ای برای همیشه بسته شد و چون رازی سربه مهر ماند، پس از آن دیگر کسی جرأت نکرد و نتوانست با گرفتن احکام غیابی منتقدان یا مخالفان را به مرگ محکوم کند و حکم صادره را در نهایت پنهان کاری از چشم مردم، اجرا نماید.
به باور من اساساً به دلیل بسته شدن پرونده قتل های مخفی، پروژه زندانی کردن اصلاح طلبان در دستور کار اقتدارگراها و ستاد قتل های زنجیره ای قرار گرفت. روشن است که بازداشت شدن و در زندان به سر بردن ولو غیرقانونی و غیرعادلانه به مراتب از فرستاده شدن فله ای هنرمندان و نویسندگان و منتقدان به ته دره یا مرگ با آمپول هوا، قابل تحمل تر است و شاید بتوان آن را گامی به سوی مدنیت و به سود استقرار مناسبات دموکراتیک در ایران به حساب آورد.
امید است با استقامت زندانیان سیاسی و صبوری خانواده های مظلومشان و نیز حمایت های بی دریغ مردمی هم چون گذشته، این پروژه محبوس کردن مخالفان قانون گرا از دستور کار کانون قدرت خارج شود و ما آخرین گروه از زندانیان سیاسی و عقیدتی قانون گرا در کشورمان باشیم. و جناح حاکم اشتباه رژیم شاه را در دهه چهل تکرار نکند. در هر حال برای روشن تر شدن ابعاد انحراف واقعی قتل های زنجیره ای چند سؤال از آقای پورمحمدی دارم که امیدوارم با توجه به سوابق امنیتی و حضور هم زمانشان در دستگاه قضایی و دفتر رهبری و دسترسی کامل به اطلاعات کشور، به آن ها پاسخ داده موجب تنویر افکار عمومی شوند:
1-قتل های زنجیره ای یعنی محکوم به اعدام کردن های غیابی شهروندان و اجرای مخفیانه احکام صادره از چه سالی و به دستور چه کسی یا کسانی آغاز شد؟
2- آقایان فلاحیان و سعید امامی احکام مرگ را با چه توجیهاتی و از کدام فرد یا افرادی اخذ می کردند؟
3- چند ایرانی در طول فعالیت ستاد قتل های زنجیره ای به اتهام ارتداد یا افساد یا دیگر جرایم غیاباً به اعدام محکوم شدند و حکم صادره علیه آنان اجرا شد؟
4- دولت آقای خاتمی دیه چند نفر از قربانیان را به خانواده هایشان پرداخت کرد؟
5- چرا قوه قضائیه به پرونده قتل آقایان پیروز دوانی و حمید شریف واقفی که در همان سال 1378 به قتل رسیدند، رسیدگی نمی کند؟
6- آیا آقای پورمحمدی مانند آقای حسینیان و دیگر مریدان آقای مصباح یزدی مقتولان را مهدورالدم و سعید امامی را شهید می داند؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر