۱۳۹۱ فروردین ۷, دوشنبه

حمید تقوایی: وضعیت انفجاری ایران و نقش کلیدی مبارزه مردم


فرستادن به ایمیل چاپ

hamid-taqvaee-k7
انترناسیونال ۴۳۸
وضعیت انفجاری ایران و نقش کلیدی مبارزه مردم
متن مصاحبه تلویزیون کانال جدید با حمید تقوایی.
شهلا دانشفر: حرف بسیاری از از بینندگان کانال جدید اینست که اوضاع جامعه ایران انفجاری است. فقر و گرانی بیداد میکند و زندگی مردم تحت فشار همه جانبه ای قرار دارد. سئوال ما اینست که شما این وضعیت را چطور توضیح میدهید و صحبت حزب با مردم چیست؟
حمید تقوائی: از نظر اینکه الان وضعیت چیست شما تصویری دادید که فکر میکنم نه تنها مردم ایران بلکه هر کس با وضعیت ایران از دور هم آشنائی داشته باشد همین تصویر را دارد. فشارهای اقتصادی در چند ماهه اخیر بسیار بیشترشده است. مصائب اقتصادی و بویژه گرانی بیسابقه که از نتایج تحریم اقتصادی است و از سوی دیگر مسائلی که از مدتها قبل مردم با آن دست بگریبان بوده اند مثل بیکاری و فقر و بی تامینی اقتصادی بعلاوه اختناق شدید و سرکوبها و اعدام و کشتار و دستگیریهای وسیع و غیره همه اینها در چند ماهه اخیر بمراتب تشدید شده است. این یک عامل شکل دهنده به شرایط حاضر است و عامل دیگر بی ثباتی این وضعیت است. همه میدانند که این وضعیت قابل دوام نیست، برای مردم قابل تحمل نیست و تا آنجا که به رابطه غرب با جمهوری اسلامی برمیگردد همه میدانند اوضاع بسیار پر تنش و متشنج است ومیتواند به حمله نظامی منجر بشود. چشم انداز گرانی سرسام آور و کمبود و قحطی در اثر تحریمها و از سوی دیگر بالا گرفتن تهدیدات نظامی و تبلیغات جنگی همه اینها این تصویر را به ذهن می آورد که وضعیت فعلی بشدت بی ثبات و انفجار امیز است و خواه ناخواه این شرایط به تحولات مهمی منجر خواهد شد. بعنوان مثال اگر با همین شتاب فعلی قیمتها افزایش پیدا کند تا چند هفته دیگر ناتوانی از تامین حداقل معیشت و گرسنگی در جامعه بیداد خواهد کرد و نه تنها طبقات و اقشار محروم و فقیر بلکه حتی اقشار متوسط هم دیگر قدرت تامین حداقل معاش خود را نخواهند داشت. ازسوی دیگر شاهد این هستیم که تعداد اعدامها در این دوره افزایش پیدا کرده، دستگیریها بخصوص دستگیری فعالین جنبش کارگری وسیع تر شده و کلا اختناق و سرکوب شدید تر شده است.
این یک وضعیت استتثنائی است. گرچه در تمام دوره حاکمیت جمهوری اسلامی همیشه اختناق و سرکوب و بیکاری و گرانی و غیره وجود داشته است ، ولی در این دوره چند ماهه اخیر این شرایط بصورت تصاعدی و بیسابقه ای بدتر و وخیم تر و فراگیرتر و برای توده وسیعتری از مردم کاملا غیر قابل تحمل شده است.
در رابطه با قمست دوم سئوال شما حرف ما با مردم در تببین و توضیح این وضعیت تازه اینست که این شرایط اساسا ناشی از سیاستها و مناسبات میان جمهوری اسلامی و دول غربی است و منشا همه این مسائل وجود حکومت جمهوری اسلامی است. مدتهاست مردم میدانند که تا این رژیم اسلامی هست نه تنها مساله بیکاری و فقر و گرانی حل نمیشود بلکه وضعیت هر روز بدتر خواهد شد. همه میدانند تا وقتی این رژیم هست این فضا و تنش جنگی و احتمال حمله نظامی و غیره بر فراز جامعه سنگینی خواهد کرد. راه واقعی حل همه این مسائل اینست که جمهوری اسلامی بقدرت مردم بزیر کشیده بشود. این فضائی که ایجاد شده ممکن است این نتیجه منفی را داشته باشد که یک حالت انتظار بوجود بیاورد، یک حالت انفعالی و در انتظار تحولات نشستن. باید با این روحیه مقابله کرد. اگر چیزی بتواند این وضعیت را به نفع مردم تغییر بدهد نیروی اعتراض و مبارزه خود مردم است. عامل تعیین کننده در پایان بخشیدن به این وضعیت قدرت متحد و متشکل مردم معترض به این شرایط است. هیچ راه حل دیگری وجود ندارد. هم سیاستهای تحریم اقتصادی و غیره که از جانب دولتهای غربی در پیش گرفته شده کاملا ارتجاعی و ضد مردمی است - دولتهای غربی برای هدفها و سیاستهای ارتجاعی منطقه ای و جهانی خودشان این تحریمها را اعمال کرده اند - و نه طبعا جمهوری اسلامی در روابط خودش با غرب به فکر مردم و مصالح مردم است. بنابر این وضعیت سیاسی - دیپلماتیک سیاهی که بالای سر مردم بوجود آمده است و این کشمکشی که بین جمهوری اسلامی و دول غربی درگرفته است، بدون دخالت مردم، به هر نتیجه ای برسد فقط میتواند وضع را بدتر و وخیم تر کند. هیچ تغییر و تحولی نیست که منشا آن بالائی ها باشند و به نفع مردم تمام بشود. بنابراین یک اصل و مهمترین اصل به نظر من این است که مردم بدانند باید با قدرت متحد خودشان بمیدان بیایند و با اعتراض و مبارزه خودشان به کل این وضعیت سیاه پایان بدهند و روشن است که در محور این اعتراضات مبارزه برای بزیر کشیدن جمهوری اسلامی قرار دارد. همانطور که در انقلابات منطقه شاهد هستیم مردم میتوانند با اتکا بقدرت متحد خودشان دیکتاتوریها را بزیر بکشند و در ایران هم این امر کاملا امکان پذیر و شدنی است. مردم ایران بارها در اعتراضاتشان نشان داده اند که هیچ نوع توهمی به رژیم ندارند و میدانند که کلید برون رفت از این وضعیت سیاهی که برای مردم ایجاد شده است قدرت مبارزه متحد و متشکل مردم است. بخصوص جنبش کارگری که در دوره اخیر بسیار پر جنب و جوش و فعال و در راس مبارزت مردم بوده است میتواند و باید قوی تر و متحد تر و سیاسی تر ظاهر بشود. جنبش آزادی زن که همیشه در برابر تعدیات و تبعیضات و باید گفت تحقیر و توهین در حق زنان مقاومت کرده است در این شرایط میتواند نقش برجسته ای داشته باشد. و بالاخره جوانان که در راس خیزش انقلابی ۸۸ بودند در دوره بعدی تحولات در ایران هم نقش فعالی خواهند داشت. به این ترتیب اکثریت عظیم مردم جامعه و مشخصا جنبش کارگری و جنبشهای اعتراضی زنان و جوانان این ظرفیت و قابلیت را دارند که در شرایط ناپایدار و متحول کنونی بمیدان بیایند، در هر شکل و سطحی که میتوانند متحد و متشکل شوند و به یک اعتراض وسیع به این وضعیت شکل بدهند. باید توجه داشت که بدون این اعتراض و بدون ایستادگی و تعرض متحدانه توده کارگر و زنان و جوانان وضعیت حاضر وخیم تر و بد تر خواهد شد. کلید در دست ما مردم است.
شهلا دانشفر: همانطور که گفتید وضعیت استثنائی است.در عین حال وضعیت کاملا اضطراری است. مثلا عسگر اولادی میگوید تا شش ماه دیگر قحطی خواهد شد. در هر حال روشن است که شرایط ویژه ای هست و جامعه هم در حال انفجار و جوشش است. شما گفتید راه حل خود مردم هستند. سئوال اینست که گامهای عملی چیست؟ چگونه؟ سئوال بسیاری از بینندگان ما اینست که چه بکنیم؟ از کجا باید شروع کرد؟ تاکیدات شما در این شرایط اضطراری چیست؟ رهنمود حزب در برابر این وضعیت چیست؟
حمید تقوائی: اگر بخواهم فقط بر یک نکته تاکید کنم اهمیت تشکل و مبارزه متشکل است. منظور من متشکل شدن توده مردم در سطح هر چه وسیعتر است. میدانیم در جنبش کارگری و در سطح محدوتری در دیگر جنبشهای اعتراضی یک کانونها و کمیته ها و تشکلهائی از فعالین وجود دارد. این تشکلها میتوانند نقش مهمی در سازماندهی توده ای مردم ایفا کنند. این کاملا امکان پذیر است که در شرایط حاضر تشکلهائی از نوع مجمع عمومی در جنبش کارگری وسیعا شکل بگیرند. در همه مراکز تولیدی کارگران میتوانند در مجمع عمومی دور هم گرد بیایند و در مورد مسائل و مشکلاتشان و بویژه در قبال وضعیت وخیم و غیر قابل تحملی که بدنبال تحریمها به پیش آمده تبادل نطر و چاره جوئی کنند. اعتراض، اعتصابات کارگری تظاهرات و کلا هر نوع مقاومتی در برابر این وضعیت شرط لازمش اینست که توده کارگر متحد و متشکل باشد. پایه قدرت کانونها و کمیته ها و تشکلهای فعالین جنبش کارگری اتکا بقدرت توده کارگر است و مجمع عمومی بهترین و ممکن ترین شکل سازمانیابی توده کارگر در شرایط کنونی است. به نظر من اتکا فعالین جنبش کارگری به مجمع عمومی شکلگیری اعتراض و اعتصاب و مبارزات کارگری را امکان پذیر میکند و یک عامل مهم در پیشروی و پیروزی آنهاست. گرچه نکته مورد تاکید جنبش کارگری و تشکیل مجمع عمومی در مراکز تولیدی است اما در شرایط حاضر شکل گیری مجامع عمومی در محلات نیز اهمیت ویژه ای پیدا میکند. در محلات جوانان نقش مهمی ایفا میکنند. یک خصوصیت انقلابات منطقه، بویژه انقلاب مصر و تونس، نقش تشکلهای محلی بود که عمدتا جوانان در سازماندهی آن نقش داشتند. در جنبش اشغال هم تجمع مردم به شکل مجمع عمومی نقش برجسته ای دارد. در شرایط امروز جامعه ایران هم امر شکلگیری مجامع عمومی کاملا عملی و ممکن است. از نظر موضوع اعتراض، گرانی و فقر و بیحقوقی و بیکاری، باید گفت متاسفانه کمبودی وجود ندارد. بحث بر سر سازماندهی مبارزه در محلات بر سر این مسائل است. مبارزه علیه بیکاری و بی تامینی اقتصادی، مبارزه برای نپرداختن قبضها، اعتراض به گرانی و چند برابر شدن قیمتها و کلا ایستادن در برابر این هجوم بیسابقه به شرایط زندگی و معیشت مردم و تعرض برای به عقب راندن این تهاجم را میتوان از هر محله و بر سر مسائل مشخص شروع کرد. تشکلهای محلی و مجمع عمومی مردم در هر محل میتواند ستون فقرات این اعتراض و مبارزه باشد. منظورم از اعتراض و مبارزه صرفا تظاهرات و راهپیمائی و اعتصابات نیست. اینها اشکال پیشرفته مباره است ولی میشود در برابر مراکز دولتی در برابر اداره کار و یا فرمانداری و شهرداری و یا در تهران در برابر مجلس اجتماع کرد و خواستها و مطالبات معینی را اعلام نمود. سازمانیابی مردم در این اشکال کاملا امکان پذیر است و به این نحو میتوان به یک جنبش سازمانیافته و وسیع و قدرتمند هم در کارخانه ها و مراکز تولیدی و هم در محلات شکل داد.
شهلا دانشفر: یک مانع در مقابل اعتراصات مردم سرکوبهای جمهوری اسلامی است. اعدامها دستگیریها فشار به فعالین کارگری٬ به رهبران اعتراضات و مجمموعه این تعرضات. یا مثلا لشکر کشی و بخیابان ریختن اوباش جمهوری اسلامی تحت عنوان طرح مقابله با بدحجابی در محلات و اماکن عمومی و یا جمع کرن ماهواره ها و غیره. به نظر شما در برابر این سیاستهای سرکوبگرانه چه باید کرد و چگونه باید این اقدامات را خنثی کرد؟
حمید تقوائی: روشن است که سرکوب جزئی از صورت مساله است. سرکوب و دستگیری و اقدامات پلیسی علیه فعالین و مردم معترض جزئی از وضعیت حاضر و صورت مساله مردم است. پاسخ این شرایط هم دریک سطح عمومی که مورد بحث ماست، گسترش اعتراضات و بمیدان آمدن تعداد هر چه بیشتری از مردم است. اینجا هم باز متشکل شدن و اعتراض و مبارزه متحد با اتکا بر مجامع عمومی نقش کلیدی ایفا میکند. راه دیگری برای بی اثر کردن تعدیات و سیاستهای پلیسی و سرکوبرگانه رژیم وجود ندارد. جمهوری اسلامی هم مثل هر رژیم دیکتاتوری سرکوبگری به انواع تجهیزات سکوب، زندانها و شکنجه گاهها و نیروهای امنیتی و انتظامی و پلیسی و دار و دسته های رنگارنگ اوباشان و نیروهای رسمی و غیررسمی سرکوب و جنایت علیه مردم مسلح است. در برابر این ماشین سرکوب و کشتار کارگران، جوانان، زنان و کل مردم معترضی که کاسه صبرشان لبریز شده است قرار دارند. قدرت مردم در اتحاد و تشکل آنهاست. این اسلحه ماست. مبارزه متشکل اسلحه ما کارگران و توده مردم در برابر ماشین سرکوب جمهوری اسلامی است. مطمئن باشید که اگر این اسلحه را بدست بگیریم یعنی در صفوف گسترده و متشکل و متحد بمیدان بیائیم هیج نیروئی توان مقاومت در برابر ما را ندارد. این را همه تاریخ و مشخصا تجربه امروز انقلابات منطقه بخوبی نشان میدهد. وقتی دیکتاتوری مثل مبارک بعد از چندین دهه حکومت بلامنازع و تحمیل اختناق و شرایط گورستانی بجامعه مصر در عرض چند هفته درهم پیچیده میشود این تنها نشاندهنده قدرت زیرو رو کننده توده مردم است. قدرت متحد مردم حتی کشورها غربی را وادار کرد از مبارک دست بشویند.
در ایران هم اگر اعتراضات وسیع و فراگیر شود نه جمهوری اسلامی میتواند مقاومت کند و نه حتی دولتهای غربی خواهند توانست اوضاع را کنترل کنند. بنابر این در اینجا هم از نظر مقابله با سیاستهای سرکوبگرانه و جنایتهائی که جمهوری اسلامی علیه بویژه مردم معترض مرتکب میشود تنها راه گسترش مبارزه و اعتراض و متشکل شدن برای شکل دادن و به پیش بردن این اعتراضات است. اساس این سازمانیابی مجامع عمومی در کارخانجات و محلات و دانشگاهها است. به نظر من این بهترین تضمین هست برای خنثی کردن سیاسیتهای سرکوبگرانه حکومت.
شهلا دانشفر: بله در ادامه صحبت شما میخواستم به نمونه ای اشاره کنم. در همین هفته اخیر شاهد بودیم که مردم سنندج با دو هفته تجمعهای اعتراضیشان موفق شدند دو کارگر زندانی شریف ساعد پناه و مظفر صالحی نیا را آزاد کنند و این در واقع یک الگوی خوبی را بدست میدهد. یا بارها در محلات دیده ایم که جوانان جلوی اوباش حزب الله ایستاده اند و یا در مبارزه علیله اعدام نمونه سیرجان را داشتیم که مردم محکومین به اعدام را از بالای چوبه دار نجات دادند. شما گفتید مردم با نیروی متحد و متشکلشان هم میتوانند جمهوری اسلامی را عقب برانند و هم دولتهای غربی را. در رابطه با غرب میخواستم بیشتر توضیح بدهییهد. چون بعضی معتقدند دخالتگری غرب بالاخره ممکن است مفری باشد و مردم را از این وضعیت نجات بدهد. نظر شما در این مورد چیست؟
حمید تقوائی: امید بستن به سیاستها و دخالتگری دولتهای غربی یک توهم است. همانطور که گفتم دول غربی در رابطه با جمهوری اسلامی سیاستها و اهداف خودشان را دنبال میکنند و منفعت و خواستهای مردم - چه مردم ایران و چه مردم در خود کشورهای غربی- کمترین جایگاهی در این سیاستها ندارد. ولی این نکته را باید بگویم که اگر مبارزات مردم علیه جمهوری اسلامی گسترش پیدا کند و بهمان اندازه که این مبارزات به پیش برود و قدرتمند تر بشود بهمان میزان دولتهای غربی ناگزیر خواهند شد سیاستهایشان را با حرکت مردم به نحوی منطبق کنند همانطور که در مورد مصر و یا لیبی چنین کردند. در چنین شرایطی هم همانطور که باز تجربه مصر و لیبی نشان میدهد راه نجات نه توکل و امید بستن به دولتهای غربی بلکه اتکا بقدرت خود و در دست داشتن ابتکار عمل بوسیله مردم معترض و انقلابی است. بهیچوجه و در هیچ شرایطی مردم نباید روی روابط میان دولتها و سیاستهای آنان حساب باز کنند. همانطور که مردم هیچ توهمی به دعواها میان جناحهای رژیم ندارند و از این دعواها استفاده میکنند تا مبارزه مستقل خودشان را به پیش ببرند کشمکش میان دولتها غربی با جمهوری اسلامی هم دقیقا از همین جنس است. نه مساله مردم مساله این دولتها است و نه مسائلی که در سیاست خارجی این دولتها مطرح است ربطی به منافع و خواستهای مردم دارد. اگر دولت و یا حزب و و سازمان و نهاد بین المللی ای نگران تروریسم اسلامی در منطقه و یا حتی نگران دستیابی رژیم اسلامی به سلاحهای هسته ای است باید از مبارزات مردم ایران حمایت کند چون راه حل واقعی این مسائل هم انقللاب مردم است. تنها وقتی این مسائل حل میشود که جمهوری اسلامی بقدرت انقلاب مردم بزیر کشیده بشود. بهمین خاطر مدتهاست حزب ما این را مطرح میکند و من فکر میکنم این حرف دل مردم ایران است که هر نیروئی در دنیا از احزاب و دولتها تا شخصیتها و نهادهای بین المللی که یک ذره مدعی آزادیخواهی و طرفداری از مردم ایران است باید اعلام کند که جمهوری اسلامی را بعنوان دولت ایران برسمیت نمیشناسد. این حکومت باید بساطش از دنیا جمع بشود. باید سفارتخانه هایش بسته بشود. باید از نهادهای بین المللی مثل سازمان ملل و سازمان جهانی کار اخراج بشود. جمهوری اسلمی نماینده مردم ایران نیست، قاتل آنانست و لذا نه تنها باید از لحاظ سیاسی در جهان بایکوت و منزوی بشود بلکه مقاماتش باید بجرم جنایت علیه بشریت در دنیا تحت پیگرد قرار بگیرند. الان سیاست دولتهای غربی بر عکس است. از لحاظ سیاسی و دیپلماتیک همه دولتها با جمهوری اسلامی رابطه دارند و آنرا بعنوان دولت ایران برسمیت میشناسند ولی تحریم اقتصادی میکنند و بر طبل جنگ میکوبند. قربانی این سیاستها مردم ایران خواهند بود کما اینکه همین امروز شاهد وضعیت غیر قابل تحملی هستیم که تحریمهای اقتصادی بوجود اورده است. ما در برابر جنگ و تحریم اقتصادی، تحریم سیاسی جمهوری اسلامی را مطرح میکنیم و از مردم دنیا و نیروهای مترقی و آزادیخواه و مردم شریف دنیا میخواهیم که دولتها و سازمانهای بین المللی را برای بایکوت و منزوی کردن رژیم اسلامی تحت فشار قرار بدهند. این خواست واقعی مردم ایران است.
شهلا دانشفر: با تشکر از شما بخاطر شرکت در این برنامه*

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر