۱۳۹۱ فروردین ۹, چهارشنبه

Netanyahou 120225در 9 مارس 2012، روبرت پاری مقاله دیگری در باره احتمال تدارک اکتبر سورپرایزی توسط نتان یاهو برضد اوباما انتشار داده است:

پرزیدنت اوباما نتان یاهو، نخست وزیر اسرائیل را با این اخطار روانه اسرائیل کرد: هرگاه اسرائیل یک جانبه دست به حمله هوائی به ایران بزند، نمی تواند روی حمایت امریکا حساب کند. محافظه کاران جدید خشمگین شدند و نتان یاهو می باید خطر رویاروئی با اوباما، را نیک ارزیابی کند:

روزنامه نگار واشنگتن پست، شارل کروتامر Charles Krauthammer خواهان جنگ با ایران است و از دست اوباما عصبانی است چرا که او برای نتان یاهو روشن کرده است که هرگاه بخواهد حالا به ایران حمله کند، تنها است و حمایت امریکا را ندارد.

روز جمعه، کروتامر که نماینده محافظه کاران جدید است که بخش سرمقاله این روزنامه را در اختیار دارند، قول یکی از مشاوران اوباما را موضوع نوشته خود کرد. او گفته است: « برای اسرائیل، ما سخت می کوشیم تصمیم به حمله ای هرچه سخت تر بکنیم». کراتامر می نویسد: این قول هم افشاگر و هم شوک آور است».

از دید کروتامر، پاسخ صحیحی که اوباما به نتان یاهو باید می داد این بود که ما به شما چک سفید می دهیم. هر مبلغ بنویسید، ارتش امریکا و مالیات دهندگانش آن را خواهند پرداخت. باوجود این، نظر خشمگینانه کروتامر، در آنچه به اسرائیل و ایران مربوط می شود، بازگو کننده واقعیت مهمی است: اوباما مانع اصلی یک جنگ جدید است.

به استثنای رون پل، جمهوریخواهی که یکی از نامزدهای این حزب است، بقیه، میت رومنی و ریک سانتروم و نیو گین گریج، همه خاطر نشان کرده اند که آماده اند به نتان یاهو چک سفید بدهند و در عوض، بر او است که هر کمکی می تواند به ما در برداشتن اوباما از سر راه بکند.

در حقیقت، نتان یاهو حالا باید با یک سنگ دو پرنده شکار کند: با بمباران ایران بقصد ویران کردن تأسیسات اتمی ایران، همزمان، هنگامه بلاخیزی را در جهان پدید آورد – بخصوص بالابردن دور از اندازه قیمت نفت – چنانکه اوباما نتواند برای باردوم به ریاست جمهوری امریکا انتخاب شود.

به من گفته شد نتان یاهو از آن می ترسد که هرگاه اوباما برای باردوم به ریاست جمهوری انتخاب شود، چون دیگر از آن بیم نخواهد داشت که لابی طرفدار اسرائیل مانع از تجدید انتخابش بگردد، سیاستی را درپیش بگیرد که مطلوب نتان یاهو نیست. همین ترس را بگین، در 1980، از تجدید انتخاب کارتر به ریاست جمهوری داشت. در آن زمان، بگین از آن می ترسید که کارتر برای برقرار شدن دولت فلسطینی او را زیر فشار بگذارد. از این رو، در تدارک اکتبر سورپرایز همدست جمهوریخواه ها شد.

در 1991 کتابی با عنوان «گزینش نهائی» که توسط عضو سابق موساد و صاحب مقام ارشد در وزارت خارجه اسرائیل، داوید کیمچی نوشته شده بود، انتشار یافت. در این کتاب، او شرح می دهد چگونه بگین، نخست وزیر وقت اسرائیل، از قرار و مدار کارتر با انورسادات، رئیس جمهوری وقت مصر آگاه شد. بنا بر آن، کارتر باید «به اسرائیل فشار وارد می کرد که سرزمین های اشغالی در 1967، از جمله بیت المقدس» را تخلیه کند و با برقراری دولت فلسطینی در این سرزمین ها موافقت کند».

کمیچی اینطور ادامه می دهد: « این نقشه – که در قفای اسرائیل و بدون اطلاعش تهیه شده بود – باید بمثابه مورد منحصر به فرد در تاریخ دیپلماسی امریکا ثبت شود. این مورد، عوض کردن یک دوست است آنهم با توسل به فریفتاری».

بگین متوجه خطر تجدید انتخاب کارتر به ریاست جمهوری امریکا شد. کمیچی می نویسد: «او آزاد بود و می توانست به اسرائیل فشار آورد با حل و فصل مسئله فلسطین،به ترتیبی که مصر می گوید، موافقت کند بی آنکه از واکنش لابی اسرائیل بترسد».

انقلاب اسلامی: بدین سان، خمینی و دستیاران او با معامله پنهانی با ریگان و بوش، همدست اسرائیل شدند برضد فلسطین و عامل کودتای خرداد 60 و ادامه جنگ بمدت سال 8 در سود امریکا و اسرائیل و انگلستان (بنا بر قول آلن کلارک وزیر دفاع انگلستان در حکومت تاچر ) شدند.

در 1992، آری بن – مناش، افسر اداره اطلاعات ارتش اسرائیل که با حزب لیکود همکاری می کرده است، خاطرات خود را انتشار داد. مأموریت او شرکت در فعالیت برای جلوگیری از تجدید انتخاب کارتر بود. او می نویسد:

« بگین از کارتر بخاطر موافقت نامه صلح که در کمپ داوید به او تحمیل کرد، عصبانی بود. بنا بر آن موافقت نامه، اسرائیل در ازای امضای قرارداد صلح با مصر، باید صحرای سینا را تخلیه می کرد و مسئله فلسطین روی دست اسرائیل باقی می ماند. »

بنا بر یادداشتی که من در میان مدارک منتشر نشده کمیته تحقیق درباره اکتبر سورپرایز، یافتم، کارتر نیز دانسته بود که رهبری حزب لیکود می خواست که او برای باردوم به ریاست جمهوری امریکا انتخاب نشود. در 1992، او در پاسخ به بازپرسان کنگره، گفت که در آوریل 1980، آگاه شده است که «اسرائیل با ریگان توافقی را بعمل آورده بودند».

کارتر مخالفت اسرائیل با تجدید انتخاب خود را این سان تشریح کرده است: «رهبران یهودی نگران آن بودند که من بیش از اندازه دوست عربها هستم».

برای این که از تشکیل دولت فلسطینی جلوگیری کند، اسرائیل می باید «داده ها را تغییر می داد». ساکن کردن یهودیان در سرزمین اشغالی، علامت آن بود که بگین از انتخاب نشدن کارتر به ریاست جمهوری مطمئن شده بود. لیکود نیز باور کرده بود که ریگان دست اسرائیل را در حل و فصل مسائل، از جمله مرز شمالی خود با لبنان، بازخواهد گذاشت.

دو حزب لیکود و جمهوریخواه همکاری کردند و در نتیجه، اسرائیل در تماسهای محرمانه با ایران، بقصد جلوگیری از حل مسئله گروگانها توسط کارتر، شرکت جست. هدف جلوگیری از تجدید انتخاب کارتر بود.

نتان یاهو بر سر دوراهی:

امروز، نتان یاهو بر سر دو راهی است که انتخاب یکی از این دو راه، بسی مشکل است. هرگاه اوباما تجدید انتخاب شود به اسرائیل برای ورود در گفتگوهای جدی با فلسطینی ها بر سر تشکیل دولت فلسطینی، فشار وارد خواهد کرد. در نتیجه، اسرائیل می باید بخشی از ساحل غربی رود اردون را تخلیه کند و این را دادن امتیازی می داند که سخت می توان بدان تن داد.

اوباما آزاد نیست که هرکار خواست بکند. لابی اسرائیل قوی است و کنگره را پشت سر اسرائیل نگاه می دارد. اما رئیس جمهوری در سیاست خارجی امریکا صاحب اختیار و آمریت است.

و نیز به من گفته اند که اوباما به نتان یاهو اطلاع داده است که اگر اسرائیل به ایران حمله کند، امریکا به اسرائیل کمک نخواهد کرد و به ایران پیام خواهد داد که تا وقتی ایران به هدفهای متعلق به امریکا حمله نکرده و یا تنگه هرمز را نبسته است، امریکا بیرون از جنگ می ماند و در آن مداخله نمی کند. به سخن دیگر، اوباما خطری برای حمله هوائی اسرائیل به ایران است. این حمله بدون کمک فنی امریکا بسیار مشکل است. اوباما با ممنوع نکردن رسمی حمله اسرائیل به ایران، از احتمال این حمله بمثابه وسیله فشار بر ایران، استفاده می کند تا که در دور جدید گفتگوها که به زودی آغاز می شود، ایران به دادن امتیازهای مهم در مورد برنامه اتمی خود، تن دهد.

برای نتان یاهو، محاسبه بازهم پیچیده تر شده است. هرگاه به تنهائی به تأسیسات اتمی ایران حمله کند بسا شکست نظامی عایدش خواهد شد. دفاع هوائی ایران چندان پیشرفته نیست. باوجود این، می تواند برای هواپیماهای اسرائیل خطر ایجاد کند. بخصوص که این هواپیماها می باید با طی کردن مسافتی دراز، به هدفهای خود حمله کنند.

ایران نیز ممکن است دست به حمله متقابل بزند و با موشکهای برد متوسط، از جنوب لبنان، به اسرائیل حمله کند. اسرائیل ممکن است ناگزیر از حمله به لبنان و جنگ بس خونین و همچون جنگ 2006 بی فرجام بگردد،

در حقیقت، برخی از تحلیل گران جنگی را که ممکن است روی دهد، همان جنگ 2006 با حزب الله لبنان، دنباله آن اما با ابعادی بسیار بزرگ تر می دانند. نیروی هوائی اسرائیل می باید هزاران تن را در ایران و لبنان بکشد و ویرانی بر ویرانی بیفزاید. در همان حال، تلفات اسرائیل کم اما قابل توجه خواهند شد.

نتان یاهو خطر دیگری را نیز می باید در نظر بگیرد: چه روی خواهد داد اگر او همچون مناخیم بگین، با جمهوریخواهان همکار شود و اکتبر سورپرایزی نیز ایجاد کند و باز اوباما انتخاب شود؟ چه بر او و اسرائیل خواهد رفت اگر اوباما بتواند اثرات اقتصادی (بالا رفتن بهای نفت) و سیاست حمله به ایران را خنثی کند و در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شود. او رئیس جمهوری امریکا را سخت آزرده اما نتوانسته است مانع از تجدید انتخابش بگردد.

بنابر این، نتان یاهو باید تا دیر تر صبر کند ببیند اوباما چه اندازه آسیب پذیر خواهد شد. اگر اوباما از موقعیت خوبی برخوردار باشد، نتان یاهو خطر خشمگین کردن او را بزرگ خواهد یافت. و اگر اوباما موقعیت نازلی پیدا کند ممکن است نتان یاهو خطر حمله به ایران را بپذیرد.

انقلاب اسلامی : اما نتان یاهو واقعیت دیگری را نیز نباید از نظر دور بدارد و آن اینکه امریکا، درکار تحصیل استقلال انرژتیک است.. به سخن دیگر، ممکن است زمانی، امریکا محرک اسرائیل به حمله به ایران شود برای این که به اقتصادهای رقیب خود، اروپا و چین و هند و... ضربه ای سخت وارد کند. هرچند از آن زمان فاصله داریم:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر