۱۳۹۱ فروردین ۶, یکشنبه


انقلاب اسلامی: وکیلیکس 5 میلیون سند جدید انتشار داده است. گزارشهای سری مربوط به مؤسسه استراتفور، که اینک برهمگان پیوندش با دستگاه اطلاعاتی امریکا آشکار می شود. خوانندگان انقلاب اسلامی می دانند که ما همواره گزارش – تحلیهای استراتفور را، که اغلب در سود خامنه ای و رژیم تهیه می شده اند و می شوند، نقل و نقد کرده ایم. همواره گزارش – تحلیلهایش را گویای هدفهائی شمرده ایم که سیاستگزاران دستگاه حاکمه امریکا تعیین می کنند. از جمله سندهائی که در حال حاضر به آنها دسترسی هست، سندی است گویای این امر که اگر جنگی روی دهد نه بر سر اتم که بر سر نفت و سیاسی است:
تاریخ سند 14 نوامبر 2011 است و نکات عمده آن عبارتند از:
کامران بخاری نوشته است: نفوذ در تأسیسات اتمی بزرگ و ایجاد انفجار در آن، مسابقه فوتبالی از نوع دیگر است. نگوئید که نمی تواند روی بدهد. اما نباید بگوئیم که چون توانسته است استاکس نت را بسازند، می توانند چنین انفجاری را نیز به انجام رسانند. این کار نیاز به توانائی عظیمی دارد.
سین نونان Sean Noonan به اندازه کافی ایرانی خواستار بازگشت به ایران وجود دارند. یهودیانی که زبان فارسی می دانند نیز بسیارند و حاضرند برای خرابکاری به ایران بروند. من نمی دانم که آیا این امر روی داده است و نمی توانم بگویم که اشتباهی روی نداده است. اما کاملا ممکن است این کار را به ترتیبی انجام داد که کسی چیزی از آن نداند...
چگونه کماندوهای اسرائیل می توانند در عمق ایران دست به عملیات بزنند بدون این که ردیابی شوند؟ سین نونان می گوید: موافقم. یک جنگ معمولی (غیر اتمی) قیمت های نفت را افزایش خواهند داد. اما ماجرا به همین سادگی است؟ اثرات اقتصادی دیگرش کدامها خواهند بود؟ برای اسرائیل مهم نیست چه روشی را بکار برد. همین که ایران را به عقب برگرداند (زمانی که تأسیسات اتمی را نداشت). من با این امر موافقم. باوجود این، رازهائی که اینها دارند، علنی نمی کنند. اما من به یاد می آورم آنچه را که داگان (رئیس پیشین موساد) یک سال پیش گفت و این امر که رهبران اسرائیل چه اندازه خیالشان راحت بود. و ناگهان آنها صحبت از جنگ کردند و داگان چنین نکرد. او جنگ را یک اشتباه می داند. نه اینکه ایران را باید به حال خود گذاشت بلکه روش مؤثر دیگری وجود دارد. من دوست ندارم سخنانی را تفسیر کنم که در علن اظهار می شوند اما در سخنان علنی رهبران اسرائیل نکانی وجود دارند نیازمند آشکار شدن.
من فکر می کنم اطلاعی که فرد فرستاده است می باید بطور جدید مورد توجه قرار گیرد: منع زیر میخواهد اطلاع او در این باره که زیر بنای اتمی ایران ویران شدن است، روشن گردد. پاسخ منبع اینست: کماندوهای اسرائیل همراه با نیروهای کرد تأسیسات زیر زمینی اندکی را که هم بکار دفاع ایران می آیند و هم بکار تحقیقات اتمی، ویران کرده اند. برغم گزارشها که وسائل ارتباط جمعی انتشار داده اند و دانسته های مردم، محور حمله اسرائیل به تأسیسات اتمی سوریه، هند و روسیه و ترکیه و رژیم سعودی بوده است. محور امریکا و آلمان و فرانسه و چین به دلایل مسلم با این حمله مخالف بودند. بسیار کم هستند کسانی که می دانند اسرائیل وسیع ترین بد و بستان نظامی با روسیه دارد.
اگر جنگ میان اسرائیل و ایران روی دهد، روسیه و عربستان سعودی بیشترین سود را خواهند برد. زیرا قیمتهای نفت بالا خواهند رفت و درآمد این دو کشور را افزایش خواهند داد. در عوض، اروپا و چین از بالا رفتن قیمتهای نفت زیان خواهند دید. بنا بر نقشه جنگی که اسرائیل تهیه کرده است حمله نظامی به ایران 48 ساعت بطول می انجامد اما بقدری ویرانگر خواهد بود که ایران توان پاتک را نخواهد یافت و دولت ایران سقوط خواهد کرد. مشکل می توان باور کرد که حماس یا حزب الله خود را وارد این جنگ کنند.
وسائل ارتباط جمعی بسیاری هم امیدوارند و هم اسرائیل را به حمله به ایران بر می انگیزند. اما هرگاه اسرائیل توانائی های لازم را برای حمله هوائی به ایران داشته و مایل به حمله از هوا و دریا و زمین باشد، نیازی به حمله به تأسیسات اتمی ایران ندارد. زیرا بخش مهمی از آنها را کماندوها ویران کرده اند.
اگر به زودی حمله نظامی وسیعی به ایران روی دهد، این حمله به دلایل سیاسی و بخاطر نفت انجام خواهد شد. و نیز بسختی می توان باور کرد که اگر ایران تقدم به حمله اسرائیل نجوید و اسرائیل دست به حمله به ایران بزند، این جنگ حاصل معامله با کشورهای دیگر نباشد. در واقع، اسرائیل کار یک کارفرما را خواهد کرد که مشتری ها به او رجوع کرده و کاری را از او خواسته باشند. با توجه به آنچه را که گزارش جدید آژانس بین المللی انرژی اتمی فاش کرده است، اینک چراغ سبز است و اسرائیل، با برخورداری از حمایت تمامی دنیا، کار دستیاران ایران، حزب الله لبنان و حماس فلسطین را بسازد. من فکر می کنم حمله نظامی در این جبهه است که سلسله پی آمدهای نظامی خواهد داشت و نه حمله به ایران.
در 11 اکتبر 2011، فارنهام نوشته است: آه، چه روی داده؟ اسرائیل تأسیسات اتمی ایران را از میان برده است و این کار را بخاطر آن کرده است که اروپائیها از بحران اتمی خود غافل شوند؟!
چه وقت اسرائیلی ها زیر بنای اتم ایران را ویران کرده اند؟ چرا آنچه اکثریت بزرگ ما می بیند اینست که بیشترین فشار را اسرائیل و امریکا به ایران وارد می کنند؟ آیا کسی باور می کند که این کار برای آن انجام شده است که اروپائی ها بحران یورو خود را، که در طول سال، همه روز با آن سرو کار داشته اند، فراموش کنند. ما هیچ وقعی به نوشته ای که چنین ادعائی را به خورد ما می دهد، نمی نهیم و بلکه آن را ضد اطلاعات توصیف می کنیم.
در 11 اکتبر 2011، بنیامین پریسلر، پس از گفتگو با منبع یک مأمور اطلاعات اسرئیل است، نوشته است: از منبع پرسیدم: در باره گزارشهائی که بنا بر آنها، اسرائیل آماده حمله نظامی به ایران می شود، چه فکر می کنم؟ پاسخ داد: من فکر می کنم هدف از آنها، منحرف کردن توجه مردم دنیا است. اسرائیلی ها هفته ها پیش از این، زیر بنای اتم ایران را ویران کرده اند. این صحبتها که « بگذارید بر ایران بمب بباریم» را رهبران اروپا خواسته اند که انجام شوند. آنها می خواهند توجه افکار عمومی خود را از بحران مالی و اقتصادی خود منصرف کنند. برای امریکائی ها نیز کار می کنند. به این خاطر که نامهای پاکستان و روسیه و کره شمالی نیز در گزارش آمده اند. حاصل این کارزار تبلیغاتی، حمله وسیع به لبنان و غزه خواهد شد.
در 13 نوامبر 2011، از بیت المقدس گزارش شد که اهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل، از انفجار پایگاه موشکی سپاه پاسداران ابراز شادمانی کرد و گفت امیدوار است این نوع حادثه ها بیشتر گردند... او نگفت انفجار کار اسرائیل بوده است اما فهماند که کار اسرائیل بوده است.

ShareThis

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر