مصطفی صابر: بی بی سی، ملکه، کره شمالی!
بی بی سی فارسی این روزها تبلیغات مسخره و بی ثمری در مورد 60 مین سالگرد ملکه الیزابت را پیش میبرد. مسخره است چون در تبلیغاتش مجبور است یک در میان بگوید که خیلی ها در جامعه انگلیس نهاد سلطنت و ملکه را زیر سوال میبرند و میگویند دوره اش گذشته و خلاف دمکراسی است و غیره. مسخره تر است چون مجبور است به این سوال جوابهایی بدهد که خود بی بی سی هم میداند عذر بدتر از گناه است و شاخ بر سر مخاطب سبز میکند. از جمله اینکه "ملکه حافظ دمکراسی است"!
بی بی سی متوجه نیست که مقام ملکه را بالا نمی برد بلکه محتوای مسخره دمکراسی را به عیان نشان میدهد. در واقع به دست مبارک ملکه چوب تاراج بر همان یک ذره آبروی باقیمانده دمکراسی زده است. دمکراسی که ملکه و نظام پادشاهی حافظ آنست تناقض درخود است. یک نهاد عصر ارباب و رعیتی و قرون وسطی حالا باید از دمکراسی در قرن بیست و یک محافظت کند!! آیا با همین یک قلم معلوم نیست که این دمکراسی یک حقه بازی ریذلانه است؟ آیا بدین ترتیب بی بی سی اعتراف نمی کند که این دمکراسی بطور واقعی برای ملکه و بانک ها و سرمایه دارها و لردها و مفتخورها و زالوهای یک درصدی موجود است. که هرروز به اسم دمکراسی 99 درصدی ها را سرکیسه میکنند و با حکومت پلیسی خود تحت انقیاد سود و بازار و ریاضت کشی نگاه شان میدارند؟
خلاصه این نوستالژی بورژوازی انگلیس در حفظ ارزش ها، رسوم و ارتجاع "پادشاهی متحده بریتانیا" – که زمانی تحت آن بر جهان حکومت میکرد، نه فقط کار دست بی بی سی و دیگر بنگاه های تبلیغاتی دولت تحت امر ملکه داده است بلکه افشاگر خود دمکراسی هم شده است.
اگر خاطرتان باشد چند وقت پیش پسر "رئیس جمهوری" مادام العمر کره شمالی بعد از مرگ پدر تاج بر سر گذاشت و کلی رژه برگزار شد و برای رهبر کبیر مرحوم گریه و زاری های نوع اسلامی و جهانسومی و مهوع کردند. بی بی سی فراموش نکرد که این جنبه پوچ و توهین آمیز و ضد بشری تبلیغات دولتی کره شمالی که در خلال آن میشد بردگی و انقیاد مردم آن دیار را بروشنی دید، برجسته کند. اما بی بی سی آنوقت فکر نمی کرد که چندماه بعد خودش باید همان نوع تبلیغات را در باره حقانیت ملکه و پادشاهی پوسیده انگلیس اجرا کند. واقعا بین آن گریه زاری های مشمئز کننده و آوردن جمعیت های مسخ شده و مرعوب و کرایه ای در کره شمالی و این نمایش پرشکوه ناوگان سلطنتی در رودخانه تایمز و نمایشات تهوع آور سلطنتی در انگلیس چقدر فاصله هست؟ بیشتر از فاصله ای که بین سرمایه داری دولتی و عقب مانده نوع کره شمالی با سرمایه داری بازار آزاد و مدرن انگلیس هست؟ و آیا هردو اینها نهایتا از یک جنس نیستند؟ آیا هردو اینها با این تبلیغاتشان و با آن "رئیس جمهور" و این "ملکه" از یک چیز "حفاظت" نمی کنند؟ و آن چیزی جز حاکمیت سرمایه داری و استثمار و بی حقوقی بر زندگی بشر است؟
بالاخره نکته جالب ایرانی هم این وسط هست. برنامه سه شب پیش "چشم انداز بامدادی" (رادیو فارسی بی بی سی) را گوش میدادم. گوینده با آب و تاب به شنوندگان گفت که برای رادیو پیام بگذارید و پیام هایتان را پخش میکنیم. و بعد سوالی را طرح کرد که نظر شنوندگان در مورد 60مین سالگرد سلطنت ملکه جویا میشد. کنجکاو شدم و برنامه شب بعد را به دقت گوش دادم. ولی خبری از پیام شنوندگان در مورد ملکه نبود. گوینده حتی به روی مبارک هم نیاورد که شب قبل راجع به چه پرسیده بود و بجایش یک پیام در مورد کیفیت دریافت صدای بی بی سی پخش کرد! یعنی یا کسی پیام نگذاشته بود و یا پیام ها چنان بود که بی بی سی حتی یک مورد هم برای پخش پیدا نکرده بود…lol. (3 جون 2012)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر